0

سبد خرید

0
جمع کل: ۰ تومان
هیچ محصولی در سبدخرید نیست.
مواردی که در سبد خود قرار داده اید در این قسمت می توانید تسویه نمایید.
جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.

واژه‌ی gallant– درس اول– لغت هشتم| کتاب ۵۰۴

معنی واژه Gallant | کتاب 504 واژه ضروری
تلفط (UK)تلفط (US)معنیلغت
شجاع، دلیر، محترمانهGallant

 

معنی Gallant در زبان انگلیسی

 

سلام به همراهان عزیز سایت هگزپاد،

 در این بخش قصد داریم معنی Gallant، هشتمین واژه از درس اول کتاب ۵۰۴ واژه ضروری، را مورد بررسی قرار دهیم.

برای مشاهده سایر پست‌های مربوط به کتاب 504 اینجا کلیک کنید.

 


 

لغت Gallant در جایگاه صفت، فعل، اسم و قید استفاده می‌شود.

 

معنی Gallant در جایگاه صفت

لغت Gallant در نقش صفت به معنی شجاع و دلیر است و در زبان انگلیسی معادل کلمه‌ی brave قرار می‌گیرد. اگر این صفت برای یک مرد استفاده شود می‌تواند به معنی محترمانه و بانزاکت هم باشد.

 

معنی واژه Gallant | کتاب 504 واژه ضروری
معنی واژه Gallant | کتاب 504 واژه ضروری

 

 به مثال‌های زیر توجه کنید:

 

مثال اول:

1- She made a gallant attempt to to tell the truth.

او شجاعانه تلاش کرد تا حقیقت را بگوید.

 

 

معنی attempt: فعل attempt به معنای کوشش کردن، تلاش کردن و تقلا کردن است.

معنی truth: در این جمله واژه‌ی truth به معنی حقیقت به کار رفته است.

 

 

مثال دوم:

 

2- He greeted her with a gallant bow.

او از روی ادب و احترام به آن خانوم تعظیم کرد.

 

معنی greet: فعل greet به معنای سلام دادن، درود گفتن و احوال‌پرسی کردن است.

معنی bow: فعل bow به معنای خم شدن و تعظیم کردن می‌باشد.

 

 

مثال سوم:

3- He offered her, his seat in a gallant gesture.

او با حالتی مؤدبانه صندلی خود را به آن خانوم تعارف کرد.

 

معنی واژه Gallant | کتاب 504 واژه ضروری
معنی واژه Gallant | کتاب 504 واژه ضروری

 

معنی offer: فعل offer به معنی تقدیم کردن و پیشنهاد کردن است.

معنی seat: واژه‌ی seat به معنای صندلی و نشیمن است.

معنی gesture: این لغت به معنای رفتار، حالت رفتاری و ژست می‌باشد.

 

 

مثال چهارم:

4- He was always charming and gallant toward women.

 او همیشه با خانم ها مؤدب و خوش برخورد بود.

 

معنی charming: این واژه به معنی جذاب و دلربا است و در مثال بالا به معنی خوش‌برخورد به کار رفته است.

 

 

معنی Gallant در جایگاه اسم

لغت gallant در نقش دستوری اسم برای مردی به کار می‌رود که با خانم‌ها رفتار گرمی دارد و به اصطلاح زن‌باز است. برای درک بهتر به مثال‎‌های زیر توجه کنید:

 

مثال اول:

1- He is a young gallant who is in love with a married woman.

او مرد جوان زن بازی است که عاشق یک زن متأهل شده است.

 

 

مثال دوم:

2- She wants to marry Belville, a gallant who wins her heart.

او قصد ازدواج با بلویل را دارد، مرد زن بازی که قلب او را تسخیر کرده است.

 

 

واژه‌ی Gallant در جایگاه فعل

لغت Gallant در نقش دستوری فعل برای مردی که زن‌بازی می‌کند و لاس می‌زند به کار برده می‌شود. به مثال‌های زیر توجه کنید:

 

مثال اول:

1- James was gallanting the Polish lady.

 جیمز در حال لاس زدن با زن لهستانی بود.

 

 

مثال دوم:

2- Tom used to gallant Jennifer in his youth.

تام در دوران جوانی با جنیفر لاس میزد.

 

واژه‌ی Gallant در جایگاه قید

با اضافه کردن پسوند ly به انتهای واژه‌ی gallant، این کلمه به قید تبدیل می‌شود. معنی gallantly، شجاعانه و دلاورانه است.

به مثال‌های زیر توجه کنید:

 

مثال اول:

1- The coach praised the players who performed so gallantly in taking England to the final.

مربی بازیکنان را تحسین کرد که خیلی شجاعانه بازی کردند تا انگلستان را به فینال برسانند.

 

معنی praise: فعل praise به معنی تحسین کردن و ستایش کردن می‌باشد.

معنی perform: فعل perform به معنای بازی کردن و انجام دادن کاری است.

 

 

مثال دوم:

2- Those young soldiers fought gallantly for their nation. 

 آن سربازان جوان شجاعانه برای ملت خود جنگیدند.

 


 

سپاس که تا انتهای این بخش همراه ما بودید.

ضمناً واژه‌ی (Hardship)، هفتمین واژه از درس یک را می‌توانید در اینجا و واژه‌ی (ِData)، نهمین واژه از درس یک را می‌توانید در اینجا مشاهده کنید.

موفق باشید.

اشتراک در
اطلاع از
guest
لطفا نام و نام خانوادگی خود را در کادر وارد نمایید.
لطفا ایمیل خود را وارد نمایید.

0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام دیدگاه‌ها
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ارسال به ایمیل
https://hexpod.ir/?p=2249