درود خدمت همراهان عزیز سایت هگزپاد،
با دهمین سری از مکالمات موضوعی یعنی مکالمه انگلیسی خرید کردن همراه شما هستیم.
برای دیدن مکالمات موضوعی بیشتر اینجا کلیک کنید.
مکالمه انگیسی خرید کردن
مکالمه انگلیسی خرید کردن یکی از مهمترین و پرکاربردترین مکالمات روزمره است. در این مقاله، شما را با اصطلاحات مورد نیاز فروشنده و مشتری آشنا خواهیم کرد و به بررسی جامع مکالمه انگلیسی خرید کردن در موقعیتهای مختلف میپردازیم.
مکالمه انگلیسی خرید کردن| سوپرمارکت
مکالمه انگلیسی خرید کردن زیر گفتگویی است در سوپرمارکت بین فروشنده و مشتری که فروشنده برای پیدا کردن لوازم مورد نیاز مشتری، به او کمک میکند.
In the Supermarket
در سوپرمارکت
Shopkeeper: Hello, can I help you?
مغازه دار: سلام، میتوانم کمکتان کنم؟
customer: Yes, I’m looking for coffee.
مشتری: بله، من دنبال قهوه میگردم.
Shopkeeper: That’s on aisle 4. Let me show you where it is.
مغازه دار: در راهروی شماره 4 میباشد. اجازه بدهید به شما نشان دهم کجاست.
Customer: Thanks, I don’t see jam here too.
مشتری: ممنون، مربا را هم نمیبینم.
Shopkeeper: Hmmm, It looks like we’re out of stock. We should get another shipment tomorrow.
مغازه دار: امممم، به نظر میرسد تمام کردهایم. باید فردا دوباره بار بیاوریم.
Customer:OK, I’ll check back tomorrow. I’d like to buy some cheese and butter too, but I can’t find it.
مشتری: باشه فردا دوباره بررسی میکنم. همچنین مقداری پنیر و کره هم میخواهم بخرم، اما پیدا نمیکنم.
Shopkeeper: They are stacked in aisle 16, on the middle shelf, over there. I’ll come to show.
مغازه دار: آنها در راهروی شماره 16 قفسۀ وسط نگهداری میشوند. نشانتان میدهم.
Customer: Thank you.
مشتری: ممنون.
Shopkeeper: Anytime. Let me know if you need any help.
مغازه دار:خواهش میکنم. اگر کمک دیگری خواستید بگویید.
Customer: I’d like to pay now.
مشتری:میخواهم پرداخت کنم.
Shopkeeper: Alright, Will you pay by cash or credit?
مغازه دار:بسیار خب، نقد پرداخت میکنید یا با کارت؟
Customer:I have to pay by cash, I don’t have a credit card.
مشتری: مجبورم نقد پرداخت کنم چون کارت ندارم.
Shopkeeper: OK, It’s 20 dollars in total, Do you need a paper bag?
مغازه دار:در کل 20 دلار میشود. کیسه کاغذی میخواهید؟
Customer: Here you are.Yes please.
مشتری: بفرمایید. بله لطفا.
Shopkeeper: Have a nice day.
مغازه دار:روز خوبی داشته باشید.
Customer: Thanks. You too.
مشتری: ممنون شما هم همینطور.
نکته:
* معنی کلمه aisle در جایگاه اسم “راهرو، ردیف” است.
* معنی کلمه shipment در جایگاه اسم ” بار، محموله، کالا” است.
* معنی کلمه shelf در جایگاه اسم ” قفسه” است.
مکالمه انگلیسی خرید کردن| خرید لباس
مکالمه انگلیسی خرید کردن زیر گفتگویی است بین فروشنده و خریدار که فروشنده برای پیدا کردن لباس مورد نظر مشتری، به او کمک میکند.
In the Shopping Mall
در مرکز خرید
Shop assistant: Are you looking for something special?
فروشنده: دنبال چیز خاصی میگردید؟
Customer: Are there some thick jackets? I’d like to buy my father a winter jacket that keeps him warm.
مشتری: آیا شما کت ضخیم دارید؟ میخواهم برای پدرم یک کت زمستانی بخرم که او را گرم نگه دارد.
Shop assistant: Yes. Some jackets have furinside, and some others are made of leather. Which type of jacket would you like to see?
فروشنده: بله، بعضی از کتها تو کُرک هستند و برخی دیگر از چرم ساخته شدهاند. کدام مدل را میخواهید ببینید؟
customer: I think my father would like a jacket that has fur inside. can you show me?
مشتری: فکر میکنم پدرم کتی را که داخلش کرک باشد بیشتر دوست داشته باشد. ممکن است نشان دهید؟
Shop assistant: of course, how about this one?
فروشنده: البته، این چطور است؟
Customer: I like the outfit, but the color is so light. Do you have the same jacket which is a bit darker?
مشتری: لباس را دوست دارم، اما رنگش زیادی روشن است. از همین مدل کت رنگ تیرهتر را دارید؟
Shop assistant: I’m sorry, We have only this white for this jacket. The other colors are sold out.
فروشنده: متاسفم، ما از این کت فقط همین رنگ سفید را موجود داریم، بقیه رنگها فروخته شده است.
Customer: But I think It looks so comfortable and thick, and he’ll look nice on it.
مشتری: اما فکر میکنم که بسیار ضخیم و گرم است و به او میآید.
Shop assistant: Certainly. so you take this. Do you need anything else?
فروشنده: مطمئناً. پس این را برمیدارید. چیز دیگری هم میخواهید؟
Customer: Yes, I’m going to buy a T-shirt too. Can I try this one?
مشتری: بله، یک تیشرت هم میخواهم. میتوانم این را امتحان کنم؟
Shop assistant: Sure, the changing room is over there.
فروشنده: حتما، اتاق پرو آنجاست.
….. (later)
کمی بعد…
Customer: It’s not fit me. It’s too big. Do you have this in medium size?
مشتری: اندازۀ من نیست. خیلی بزرگ است.
Shop assistant: Unfortunately no. But the color matches your shoes.
فروشنده: نه متاسفانه. اما رنگش با کفشهایتان سِت است.
Customer: I’m not taking this. Thanks. I’d like to pay the jacket now.
مشتری: این را نمیخواهم. ممنون. میخواهم مبلغ کت را پرداخت کنم.
Shop assistant: OK, It’s 120$ in total. Do you need a paper bag?
فروشنده: در کل 120 دلار میشود. کیسه کاغذی نیاز دارید؟
Customer: Yes please. Thank you.
مشتری: بله لطفا. ممنون.
نکته:
* معنی کلمه thick در جایگاه صفت “ضخیم، زبر، کلفت” است.
* معنی کلمه fur در جایگاه صفت ” کُرک، خز مصنوعی” است.
* معنی کلمه leather در جایگاه صفت ” چرم، چرمی” است.
* معنی کلمه sold out در جایگاه صفت ” فروخته شده، تمام شده” است.
مکالمه انگلیسی خرید کردن| تعویض یا پس دادن لباس
دو مکالمه انگلیسی خرید کردن زیر گفتگوی بین فروشنده و مشتری درمورد تعویض یا پس دادن کالا میباشد.
مکالمه اول:
Exchange or return
پس دادن یا تعویض کردن
Salesperson: Hi. How can I help you?
فروشنده: سلام. چطور میتوانم کمکتان کنم؟
Customer: Hi, I’d like to return the shoes.
مشتری:من میخواهم این کفشها را پس بدهم.
Salesperson: What’s wrong with this?
فروشنده: چه مشکلی پیش آمده است؟
Customer: These are not fit and comfortable.
مشتری: اندازه و راحت نیستند.
Salesperson: Would you like to exchange it for another size?
فروشنده: میخواهید با یک سایز دیگر تعویض کنید؟
Customer: No please refund it.
مشتری: نه لطفا پولم را پس بدهید.
Salesperson: Well, Do you have the receipt?
فروشنده: بسیار خب، رسید همراهتان است؟
Customer:Yes, I do. Here you are.
مشتری: بله، بفرمایید.
Salesperson: Alright, Here your money.
فروشنده: خوب است،بفرمایید این هم پولتان.
Customer: Thanks.
مشتری: ممنون.
مکالمه دوم:
Exchange or return
پس دادن یا تعویض کردن
Store clerk: Hi. How can I help you?
کارمند فروشگاه: سلام. چطور میتوانم کمکتان کنم.
Customer: I’d like to return this sweater for a refund. I bought it 4 days ago.
مشتری: من میخواهم این پولیور را پس بدهم و پولم را بگیرم. 5 روز پیش آن را خریدم.
Store clerk:What seems to be the problem?
کارمند فروشگاه: مشکل کجاست؟
Customer: The first time I washed and dried it, the sweater shrank at least five sizes. It wouldn’t even fit an emaciated snake.
مشتری: اولین بار که آن را شستم و خشک کردم به اندازۀ 5 سایز آب رفت. الان حتی اندازۀ یک مار باریک هم نمیشود.
Store clerk: I see what you mean, but did you follow the washing instructions? I think it says here . . . yeah . . . right here on the label to hand wash it and then to dry it on low heat.
کارمند فروشگاه: متوجه منظورتان هستم، اما آیا از دستورالعمل شستشوی این لباس پیروی نکردید؟ فکر میکنم که اینجا گفته است….بله… درست همینجا روی اتیکت نوشته شده است که با دست بشویید و در دمای پایین آن را خشک کنید.
Customer: Where? There? What? That small label? How was I supposed to know that? You’d need an electronic microscope to see those words and The label is written in Chinese! What kind of merchandise are you trying to sell here anyway? I want to talk to the manager.
مشتری: کجا؟ آنجا؟ چی؟ آن اتیکت کوچک؟ چطور باید میدانستم؟ یک میکروسکوپ الکترونیکی برای دیدن نوشتههایش لازم است و اتیک به زبان چینی نوشته شده است! بهرحال شما دارید چه نوع کالایی را اینجا میفروشید؟ من میخواهم با مدیر صحبت کنم.
Store Clerk: Listen, sir. We take a lot of pride in our clothing. What I can do is allow you to exchange the sweater for another one.
کارمند فروشگاه: گوش بدهید آقا. ما بسیار به لباسهایمان میبالیم. کاری که من میتوانم برای شما انجام دهم این است که پولیورتان را با پولیوری دیگر تعویض کنم.
Customer: I don’t want to exchange it for anything! I just want my money back!
مشتری: من نمیخواهم این را با هیچ چیزی تعویض کنم، من فقط میخواهم پولم را پس بگیرم.
Store Clerk: Well, I can give you credit on your next purchase.
کارمند فروشگاه: بسیارخب، من به شما برای خرید بعدیتان اعتبار میدهم.
Customer: I want to talk with the manager.
مشتری: میخواهم با مدیر اینجا صحبت کنم.
Store Clerk: He’s not here at the moment.
کارمند فروشگاه: ایشان الان اینجا نیستند.
Customer: Look. This is ridiculous.
مشتری: ببینید. این مسخره است.
Store Clerk: And anyway, you can only return items with a receipt within 3 days, and unfortunately, that was yesterday in your case.
کارمند فروشگاه: و بهرحال، شما میتوانید جنس و کالا را با رسیدتان در طی 3 روز پس بدهید، و متاسفانه زمان تعویض شما تا دیروز بوده است.
Customer: But, your store was closed yesterday because of the national holiday. Listen. I gave up. Your store rules are completely unreasonable, And how do you expect people to shop here?
مشتری: اما دیروز مغازه شما به خاطر تعطیلات رسمی بسته بود. گوش کنید. منصرف شدم. قوانین مغازه شما کاملا غیر منطقی است، چطور انتظار دارید مردم از شما خرید کنند؟
Store Clerk: I’m sorry…
کارمند فروشگاه: من عذر میخواهم…
Customer: Take your sweater. You should open up a pet store and sell it as a cat sweater.
مشتری: پولیورتان را بگیرید. باید فروشگاه حیوان خانگی باز کنید و این را به عنوان پولیور گربه بفروشید.
نکته:
* معنی کلمه return در جایگاه فعل “پس دادن،برگرداندن” است.
* معنی کلمه exchange در جایگاه فعل “تعویض کردن” و در جایگاه اسم “تعویض” میباشد.
* معنی کلمه refund در جایگاه فعل ” پس گرفتن پول” و در جایگاه اسم “پولی که در ازای کالا پس میگیرید” است.
* معنی کلمه receipt در جایگاه اسم “رسید،قبض” است.
* معنی کلمه shrink در جایگاه فعل ” آب رفتن، کوچک شدن” است.
* معنی کلمه emaciated در جایگاه اسم “لاغر و نحیف” است.
* معنی کلمه merchandise در جایگاه اسم “کالا،جنس” است.
ممنون که تا پایان این بخش همراه ما بودید. امیدواریم این مقاله که شامل چندین مکالمه در خصوص مکالمه انگلیسی خرید کردن میباشد، مورد استقبال شما عزیزان قرار گرفته باشد. چنانچه نظر، پیشنهاد و یا انتقادی دارید خوشحال میشویم در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.
*** اعضای تیم هگزپاد ساعتها برای تهیه و تولید این مقالهی جامع و کامل تلاش کردهاند تا بهصورت رایگان در اختیار شما عزیزان قرار گیرد. خواهشمندیم برای استفاده از این مطالب، ذکر منبع را در دستور کارتان قرار دهید. صمیمانه از شما سپاسگزاریم. ***