تلفط (UK) | تلفط (US) | معنی | لغت |
---|---|---|---|
تهرنگ، رگه نشان، بو، اثر، مقدار کم و جزئی | Tinge (n) | ||
رنگ کردن، تهرنگی زدن به تهرنگِ ... داشتن، رنگی از ... داشتن | Tinge (v) | ||
آمیختن، توأم کردن، آلودن، آغشتن نشانی از ... داشتن، بویی از ... داشتن | Tinge (v) + with something |
سلام به دوستان عزیز سایت هگزپاد،
در این مقاله قصد داریم واژۀ tinge، پنجمین لغت از واژگان هفتۀ اول، روز سومِ کتاب ۱۱۰۰ واژه را بررسی کنیم.
برای مشاهدۀ سایر پستهای مربوط به کتاب ۱۱۰۰ واژه اینجا کلیک کنید.
معنی tinge
لغت tinge از نظر دستوری در جمله نقش اسمی و فعلی دارد و از معانی گوناگونی برخوردار است. در ادامه به بررسی معنی tinge در دو نقش ذکر شده همراه با مثال میپردازیم.
معنی tinge در نقش اسم
لغت tinge در نقش اسم در فرهنگ لغت انگلیسی Collins بهصورت زیر تعریف شده است:
1. [countable] a slight tint or coloring.
متضاد Tinge به معنای تهرنگ | مترادف Tinge به معنای تهرنگ | ||
---|---|---|---|
Achromatic color | Cast | ||
Chromatic color | Color | ||
Colorlessness | Dye | ||
Colored | Tint | ||
Stay | Shade | ||
Uncolored | Stain | ||
Wash |
2. [countable] any slight addition.
مترادف Tinge به معنای نشان | |
---|---|
Bit | |
Dash | |
Drop | |
Trace | |
Pinch | |
Smack | |
Smattering | |
Sprinkling | |
Suggestion | |
Touch |
معنی tinge در نقش فعل
Verb forms:
plural present tense: tinge
3rd person singular present tense: tinges
present participle: tinging
past tense, past participle: tinged
1.[usually passive] tinge something (with something): to add a small amount of color to something.
(در حالت مجهول) تهرنگ … داشتن، رنگی از … داشتن
متضاد Tinge به معنای رنگ کردن | مترادف Tinge به معنای رنگ کردن | ||
---|---|---|---|
Brunet | Color | ||
Discolor | Dye | ||
Disengage | Shade | ||
Diverge | Stain | ||
Empty | Tint | ||
Miss | |||
Stifle |
2. [usually passive] tinge something (with something):to add a small amount of a particular emotion or quality to something.
(در حالت مجهول) نشانی از … داشتن، بویی از … داشتن
متضاد Tinge به معنای آمیختن | مترادف Tinge به معنای آمیختن | ||
---|---|---|---|
Disimbue | Flavor | ||
Disindoctrinate | Imbue | ||
Disinfect | Modify | ||
Sour | |||
Suffuse | |||
Touch |
سپاس که تا انتهای این بخش همراه ما بودید.
ضمناً لغت چهارم روز سوم از هفتۀ اول (Compound) را میتوانید در اینجا و لغت اول روز چهارم از هفتۀ اول(Badger) را در اینجا مشاهده کنید.
اگر نظر یا سوالی در ارتباط با معنی Tinge دارید خوشحال میشویم در بخش دیدگاهها در انتهای صفحه با ما در میان بگذارید.
موفق باشید.