در این مقاله با معرفی اصطلاحات انگلیسی با کلمهی cat (سری 1) همراه شما هستیم.
با سلام خدمت بازدیدکنندگان عزیز سایت هگزپاد،
امروز با معرفی سه اصطلاح با کلمهی cat در زبان انگلیسی همراه شما هستیم.
در این بخش اصطلاحات ‘When the cat’s away, the mice will play‘ و ‘Curiosity killed the cat‘ و ‘Not have a cat in hell’s chance’ را به صورت مختصر با مثال توضیح داده و سپس برای درک بهتر معانی و کاربرد این سه اصطلاح، آنها را در قالب مکالمه ارائه میدهیم.
برای مشاهدهی اصطلاحات بیشتر اینجا کلیک کنید.
برای مشاهدهی اصطلاحات انگلیسی با کلمهی Cat سری دوم اینجا کلیک کنید.
برای مشاهدهی اصطلاحات انگلیسی با کلمهی Cat سری سوم اینجا کلیک کنید.
اصطلاح انگلیسی When the Cat’s Away, the Mice Will Play
در دیکشنری Cambridge کاربرد این اصطلاح بدین صورت تعریف شده است:
“When the person who is in charge of a place is not there, and the people there behave badly.”
پس این اصطلاح زمانی استفاده میشود که شخص قدرتمند و بالادست یک مجموعه حضور نداشته باشد و زیردستان کار خود را به درستی انجام ندهند. اصطللاحات «شیر که نیست، روباه جولان میدهد» و «شهر که شلوغ شود، قورباغه هفتتیرکش میشود» در زبان فارسی را میتوان معادل این اصطلاح انگلیسی قرار داد.
e.g.: I left the classroom for five minutes and when I returned it was chaos. Well, when the cat’s away, the mice will play.
مثال: کلاس را برای پنج دقیقه ترک کردم و زمانی که برگشتم کلاس کاملاً به هم ریخته بود. خب، شیر که نباشد، روباه جولان میدهد.
در ادامه کاربرد این اصطلاح را در قالب مکالمه مشاهده میکنید:
Home Alone
Matilda: I called you 3 times today. Why didn’t you answer my calls?
ماتیلدا: امروز سه بار باهات تماس گرفتم. چرا جوابم را ندادی؟
.Megan: I was cleaning the house all day long
مگان: تمام روز داشتم خانه را تمیز میکردم.
Matilda: So that’s why your voice sounds like you are tired. Did you have some guests?
ماتیلدا: پس به همین خاطر است که صدایت خسته به نظر میرسد. مهمان داشتی؟
Megan: Oh, no! My husband and I were out of town for business, when we returned after two days the house was chaos. Our sons had a party when we weren’t home.
مگان: اوه، نه! من و همسرم برای انجام کاری از شهر خارج شده بودیم. وقتی بعد از دو روز برگشتیم، خانه کاملاً به هم ریخته بود. پسرها وقتی ما خانه نبودیم مهمانی گرفته بودند.
Matilda: It’s the reason I’d never left my children at home alone while I’m not in town. As they say, when the cat’s away, the mice will play.
ماتیلدا: به همین خاطر است که من هیچوقت بچهها را در خانه تنها نمیگذارم. به قول معروف، شیر که نباشد، روباه جولان میدهد.
اصطلاح انگلیسی Curiosity Killed the Cat
در دیکشنری Collins کاربرد این اصطلاح بدین صورت تعریف شده است:
“You say ‘curiosity killed the cat’ to tell someone that they should not try to find out about something which doesn’t concern them.”
پس این اصطلاح مواقعی به کار میرود که بخواهیم به کسی بگوییم که نباید درمورد چیزی که به او مربوط نیست، کنجکاوی کند. این اصطلاح را میتوان معادل با اصطلاح فارسی «کنجکاوی سر آدم را به باد میدهد» قرار داد.
e.g: When Jane asked George where he was going in the middle of the night, he replied that curiosity killed the cat.
مثال: زمانی که جین از جرج پرسید نصف شب کجا میروی؟ جرج جواب داد که فضولی سر آدم را به باد میدهد. (فضولی موقوف!)
در ادامه کاربرد این اصطلاح را در قالب مکالمه مشاهده میکنید:
Don’t Be Nosy
Rose: So, last night I saw John out with a girl and it wasn’t Jennifer!
رز: دیشب جان را با یک دختر دیدم اما آن دختر جنیفر نبود.
Olivia: Really? They haven’t broke up, have they?
الیویا: واقعاً؟ آنها که رابطهشان را بهم نزدهاند، مگر نه؟
Rose: I don’t think so. You know, I’m having lunch with Jennifer tomorrow. Maybe I’ll ask her.
رز: فکر نمیکنم. میدانی فردا با جنیفر قرار ناهار دارم. شاید ازش بپرسم.
Olivia: I wouldn’t do that if I were you.
الیویا: اگر جای تو بودم این کار را نمیکردم.
Rose: Why? Aren’t you curious?
رز: چرا؟ مگر کنجکاو نیستی؟
Olivia: A little. But it’s not a good idea to interfere in their relationship.
الیویا: یک کم. اما فضولی کردن در رابطهی آنها کار درستی نیست.
Rose: I’m not being nosy. I’m just … curious.
رز: من که فضولی نمیکنم. فقط … کنجکاوم.
Olivia: Well, you know what they say, “Curiosity killed the cat.” Just leave it alone.
الیویا: خب میدونی به قول معروف «فضولی سر آدم را به باد میدهد». بیخیالش شو.
Rose: Ahh … maybe you’re right.
رز: اوه، شاید حق با تو باشد.
اصطلاح انگلیسی Not Have a Cat in Hell’s Chance
در دیکشنری Cambridge این اصطلاح بدین صورت تعریف شده است:
“To be completely unable to achieve something”
که به معنای ناتوانی کامل برای دستیابی به هدفی میباشد. میتوان این اصطلاح را به صورت «هیچ شانسی نداشتن» ترجمه کرد.
e.g: We don’t have a cat in hell’s chance of changing her mind.
مثال: هیچ شانسی برای عوض کردن نظر او نداریم.
نکته: دقت داشته باشید که این اصطلاح در انگلیسی British استفاده میشود و معادل این اصطلاح در انگلیسی American به صورت “Not have a snowball’s chance in hell” میباشد.
در ادامه کاربرد این اصطلاح را در قالب مکالمه مشاهده میکنید:
The Project Deadline
Emily: What are you up to these days? Are you free tonight? Johnny Depp’s new movie is out. Would you like to watch it at the cinema tonight?
امیلی: این روزها چه کار میکنی؟ اشب وقتت آزاد است؟ فیلم جدید جانی دپ اکران شده است. دوست داری امشب توی سینما ببینیش؟
Scarlett: I’m afraid, I can’t. I’m busy with a project.
اسکارلت: فکر نکنم بتوانم بیایم. مشغول انجام یک پروژه هستم.
Emily: Come on girl. Put your project aside just for one night.
امیلی: بیخیال دختر. برای یک شب هم که شده پروژهات را کنار بگذار.
Scarlett: You know, my deadline is tomorrow. I have to work through the night.
اسکارلت: میدانی، موعد تحویل پروژهام فرداست. تمام شب را باید کار کنم.
Emily: Oh! Do you think you can finish the project by the deadline?
امیلی: وای! فکر میکنی میتوانی پروژه را سر موعدش تمام کنی؟
Scarlett: To be honest, I don’t have a cat in hell’s chance.
اسکارلت: اگر راستش را بخواهی، هیچ شانسی ندارم.
ممنون که تا پایان این بخش همراه ما بودید. امیدواریم این مقاله مورد استقبال شما عزیزان واقع شده باشد.
*** اعضای تیم هگزپاد ساعتها برای تهیه و تولید این مقالهی جامع و کامل تلاش کردهاند تا بهصورت رایگان در اختیار شما عزیزان قرار گیرد. خواهشمندیم برای استفاده از این مطالب، ذکر منبع را در دستور کارتان قرار دهید. صمیمانه از شما سپاسگزاریم. ***
خوب بود
ممنون
موفق باشید