سلام به دوستان عزیز و گرامی سایت هگزپاد.
امروز با اصطلاحات جدید در خدمت شما عزیزان هستیم. اصطلاحاتی که برای سری سوم سطح پیشرفته انتخاب شده، اصطلاحاتی هستند که در آنها لباس یا بخشهایی از لباس به کار رفته است.
در ادامه به معرفی و تعریف این اصطلاحات همراه با مثال میپردازیم.
برای مشاهده اصطلاحات بیشتر اینجا کلیک کنید.
1- اصطلاح Don’t get your knickers in a twist
اصطلاح اول don’t get your knickers in a twist است. این اصطلاح یعنی عصبانی نشو و یا اعصاب خودت رو خورد نکن. این اصطلاح خیلی هم غیررسمی نیست و حتی میتونید تو جلسات و موقعیتهای رسمی هم استفاده کنید، البته فقط در محاوره رسمی و نه در نوشتار.
برای درک بهتر به مثال زیر دقت کنید:
* A: The dinner is not ready. I still haven’t washed my hair. The place is a mess. Joe and Lucy will be here any minute. What am I going to do?
B: Just calm down! Don’t get your knickers in a twist. I help you.
_ شام آماده نیست. من هنوز موهامو نشستم. اینجا بهم ریختهس. جو و لوسی هر لحظه ممکنه برسن. چیکار کنم؟
_ فقط آروم باش. اعصابتو خورد نکن. من کمکت میکنم.
نکته: از نظر لغوی کلمهی knickers به معنی شلوار زیر زنانه است.
2- اصطلاح on a shoestring
اصطلاح انگلیسی on a shoestring است. این اصطلاح برای موقعیتی به کار میرود که یک فرد و یا شرکت با حداقل بودجه و سرمایهی کم کاری را انجام دهد. مثال زیر را مشاهده کنید:
* This film was made on a shoestring budget by an unknown director.
این فیلم با بودجه ناچیز توسط کارگردانی شناخته نشده، ساخته شده است.
نکته: از نظر لغوی کلمه shoestring به معنی بند کفش است.
3- اصطلاح to collar someone
اصطلاح انگلیسی to collar someone به معنی کسی را گیر انداختن و یا کسی را دستگیر کردن میباشد. کاربرد این اصطلاح را در مثال زیر ببینید.
* A: I need to speak to John to see if he’s free to play golf this Saturday.
B: I’ll see him tonight. I’ll collar him then and ask him.
_ من باید با جان صحبت کنم تا ببینیم یکشنبه وقتش آزادِ که گلف بازی کنه یا نه!
_ من امشب میبینمش و گیرش میندازم و بعد ازش میپرسم.
نکته: در لغت کلمه collar به معنی یقه لباس میباشد.
4- اصطلاح give the shirt off one’s back
این اصطلاح انگلیسی در زمانی به کار میرود ک برای کمک به کسی هر کاری انجام دادهایم. بنابراین این اصطلاح به معنی از جان مایه گذاشتن است. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید:
* Jerry is the most generous man I know. He’d give you the shirt off his back.
جری سخاوتمندترین مردیه که میشناسم. اون هرکاری که میتونست واست انجام داد.
5- اصطلاح pull your socks up
اصطلاح انگلیسی pull your socks up برای شخصی به کار میرود که میخواهیم به او بگوییم بیشتر تلاش کن. (گیوه هاتو بکش) . این اصطلاح را در فارسی میتوانیم معادل با کمر همت را بستن قرار داد. به مثال زیر دقت کنید:
* Sorry, Sally. I have to say this. You’re going to fail this course unless you pull your socks up.
_متاسفم سالی. مجبورم این موضوع رو بهت بگم. تو این درس رو میافتی مگه اینکه تلاشتو بیشتر کنی.
نکته: کلمه socks در لغت به معنی جوراب میباشد.
6- اصطلاح wear the trousers
اصطلاح انگلیسی wear the trousers را برای شخصی به کار میبریم که در خانه و یا خانواده حرف اول و آخر را میزند. اصطلاحاً میتوان به این شخص گفت که رئیس خونه است. این اصطلاح را در جمله زیر ببینید:
* Don’t bother asking Steve about coming for dinner. Ask Lydia. She’s the one who wears the trousers in their house.
زحمت نکش که از استیو واسه بیرون رفتن بپرسی. از لیدیا بپرس. تو خونشون اونه که حرف اول و آخر رو میزنه. (اون رئیس خونهست)
نکته: در لغت کلمه trousers به معنی شلوار میباشد. و در زبان انگلیسی مترادف با کلمه pants است.
7- اصطلاح get/put one’s thinking cap on
اصطلاح انگلیسی آخر put one’s thinking cap on است. این اصطلاح را به صورت لغوی میتوان اینطور معنی کرد که، کلاه تفکر رو سرت کن. در اصطلاح به معنی به صورت جدی روی چیزی فکر کردن میباشد. مثال زیر درک بهتری از این اصطلاح میدهد.
* Listen, everybody. We need to decide what to do for Jamie’s goodbye party and what present to get him. So put your thinking caps on.
همگی گوش کنید. ما باید تصمیم بگیریم که برای گودبای پارتی جیمی چیکار کنیم و چه هدیه ای واسش بخریم. پس همه فکراتونو به کار بندازید.
همراهان و زباندوستان عزیز، امیدواریم که از اصطلاحات این بخش خوشتون اومده باشه. و براتون کاربردی و مفید واقع شده باشه. خوشحال میشیم اگه شما هم از این اصطلاحات استفاده کنید و در جمله به کار ببرید و برای ما کامنت کنید.
برای مشاهده اصطلاحات سطح پیشرفته سری دوم اینجا کلیک کنید.
موفق باشید.