درود خدمت همراهان عزیز سایت هگزپاد،
با نهمین سری از مکالمات موضوعی یعنی مکالمه انگلیسی جهتیابی همراه شما هستیم.
برای دیدن مکالمات موضوعی بیشتر اینجا کلیک کنید.
مکالمه انگلیسی جهتیابی
در نهمین سری از مکالمات موضوعی، به بررسی مکالمه انگلیسی جهتیابی که شامل آدرس پرسیدن و آدرس دادن است در موقعیتهای متفاوت میپردازیم.
مکالمه انگلیسی جهتیابی یکی از پرکاربردترین موضوعات مکالمه در زبان انگلیسی است برای افرادی که به تازگی مهاجرت کردهاند و یا قصد مهاجرت و یا سفر به خارج از کشور را دارند. در این بخش قصد داریم در ابتدا عبارات و جملاتی که برای آدرس دادن و آدرس گرفته استفاده میشود را همراه با معنی آنها مطرح میکنیم و سپس این جملات را در متن مکالمه در موقعیتهای متفاوت، همراه با معنی ارائه خواهیم کرد.
مکالمه انگلیسی جهتیابی | آدرس پرسیدن (Asking for Direction)
در اولین بخش از مکالمه انگلیسی جهتیابی سوالاتی را که برای آدرس پرسیدن استفاده میشوند را همراه با معنی آنها مشاهده میکنید.
* Can you give me directions to the nearest hospital?
میتوانید مسیر نزدیکترین بیمارستان را به من بگویید؟
* How do I get to the bus stop?
چطور به ایستگاه اتوبوس بروم؟
* Are we on the right road for Tehran?
آیا ما در جاده درستی برای رفتن به تهران هستیم؟
* Where is the bookstore?
کتابفروشی کجاست؟
* Where can I find the nearest car park?
کجا میتوانم نزدیکترین جای پارک ماشین پیدا کنم؟
* How do I get to library?
چطور به کتابخانه بروم؟
* Is there a supermarket near here?
در نزدیکی اینجا سوپر مارکت وجود دارد؟
* Where is the nearest bank?
نزدیکترین بانک کجاست؟
* Do you know where the shopping center is?
میدانید مرکز خرید کجاست؟
* Is there a bank around here?
این دور و اطراف بانک وجود دارد؟
* Can you tell me how to get to train station from here?
میتوانید به من بگویید از اینجا چطور به ایستگاه قطار بروم؟
* What’s the best way to get to the amusement park from here?
بهترین مسیر از اینجا برای رسیدن به پارک تفریحی (شهربازی) چیست؟
* What’s the quickest way to get to the airport from here?
سریعترین مسیر از اینجا برای رسیدن به فرودگاه چیست؟
* What’s the easiest way to get to the nearest drugstore from here?
آسانترین مسیر از اینجا برای رسیدن به نزدیکترین داروخانه از چیست؟
* Could you tell me where the nearest bank is?
میتوانی به من بگویی نزدیکترین بانک کجاست؟
* Where are you exactly?
دقیقاً کجا هستی؟
* How do you get to the supermarket from here?
از اینجا چطور به سوپرمارکت میروی؟
* I am looking for this address, am I in the right place? how can I get there?
من دنبال این آدرس میگردم، آیا درست آمدهام؟ چطور میتوانم به آنجا برسم؟
* Can you tell me the way to the Spinas Hotel?
میتوانی مسیر منتهی به هتل اسپیناس را به من بگویی؟
* Is this the right way for the subway?
همین مسیر برای رفتن به راه آهن درست است؟
* Do you have a map?
نقشه داری؟
* I am trying to find an exchange office. Could you tell me how to get there?
من در تلاشم که یک صرافی پیدا کنم. میتوانی به من بگویی چطور به آنجا بروم؟
* I am trying to get to the police station, Can you show me on the map?
من میخواهم به ایستگاه پلیس بروم، میتوانید روی نقشه به من نشان دهید؟
* Could you help me, please? I’m looking for the bank.
میتوانید به من کمک کنید لطفاً؟ من به دنبال بانک میگردم.
* Does this bus go to the shopping center?
آیا این اتوبوس به مرکز خرید میرود؟
* Sorry to bother you, but would you mind showing me the way to bank?
ببخشید مزاحم میشوم، اما ممکن است مسیر بانک را به من نشان دهید؟
* May I ask where the Spinas Hotel is?
ممکن است بپرسم هتل اسپیناس کجاست؟
* Could you please point me in the direction of the Azadi Square?
میتوانید به من مسیر میدان آزادی را نشان دهید؟
* Excuse me! I’m lost. Could you please help me find the 16th Avenue?
ببخشید! من گم شدهام. میتوانید لطفاً به من کمک کنید خیابان شانزدهم راه پیدا کنم؟
* Do you know how to get to the bank? I’ve never gone there before.
آیا میدانید چطور به بانک بروم؟ من تا حالا آنجا نرفتهام.
* Am I heading in the right direction to the museum?
آیا من در مسیر درستی به سمت موزه هستم؟
* Am I on the right road to the Royal restaurant?
آیا من در جادهی درستی به سمت رستوران رویال هستم؟
* Excuse me! Could you give me a direction? I am lost way.
ببخشید! میتواندی به من آدرس بدهید؟ من راه را گم کردهام.
* May I ask for some help? I need to get to the bank.
میتوانم از شما کمک بخواهم؟ میخواهم به بانک بروم.
* How do I find the restaurant?
چطور رستوران را پیدا کنم؟
* Which road should I take to get to library?
کدام راه را بروم تا به کتابخانه برسم؟
* In which direction is the nearest Gas Station?
در کدام مسیر پمپ بنزین نزدیکتر است؟
* Can I follow you?
میتوانم دنبال شما بیایم؟
* Could you please guide me?
میتوانید مرا راهنمایی کنید؟
* What direction should I take?
کدام مسیر را باید بروم؟
* Can you tell me the best way of getting to your office?
میتوانید بهترین مسیر برای رسیدن به ادارهات را به من بگویی؟
نکته:
اگر بعد از پرسیدن آدرس نیاز به تکرار دوباره داشتید، متوجه آدرس نشدید، یا حرف شخص مقابل را نشنیدید، میتوانید از عبارات زیر استفاده کنید.
* Sorry, I didn’t catch that.
ببخشید متوجه نشدم (عامیانه: منظورت رو نگرفتم).
* Could you say/ repeat that again please?
میتوانی دوباره تکرار کنی لطفاً؟
* Could you speak up/ louder please?
میتوانی بلندتر صحبت کنی لطفاً؟
* Could you show me please?
میتوانی به من نشان دهی لطفاً؟
* What did you say?
چی گفتی؟
* Sorry, What was the street’s name?
ببخشید اسم خیابان چه بود؟
مکالمه انگلیسی جهتیابی | آدرس دادن (Giving Direction)
در این بخش از مکالمه انگلیسی جهتیابی، جملاتی که برای آدرس دادن استفاده میشود را مشاهده میکنید.
* It’s this/ that way.
از این/آن طرف است.
* You’re going the wrong way.
دارید راه را اشتباه میروید.
* You’re going in the wrong direction.
دارید مسیر را اشتباه میروید.
* Take the first left.
اولین خیابان سمت چپ بروید.
* Take the second right.
دومین خیابان سمت راست بروید.
* Turn right at the crossroads.
در چهارراه (تقاطع) به راست بپیچید.
* Continue straight ahead for about a mile.
حدود یک مایل (1.6کیلومتر) مستقیم بروید.
* Continue past the primary school.
ادامه بدهید تا مدرسه ابتدایی را رد کنید. (بعد از مدرسه)
* You’ll pass a museum on your left.
در سمت چپتان یک موزه را رد خواهید کرد.
* It’ll be on your left/ right.
سمت راستتان/ چپتان خواهد بود.
* Take this road
از این جاده بروید.
* Go straight ahead.
مستقیم بروید.
* Go along the street.
خیابان را رو مستقیم بروید.
* Turn left/ right.
به چپ/ راست بپیچید.
* It’s on the corner, across from the cafe.
سر نبش است، آن طرفِ کافه.
* It’s opposite the bank.
رو بهروی بانک است.
* It’s near.
نزدیک است.
* It’s the first turning on the right after the bank.
اولین پیچ سمت راست بعد از بانک است.
* Go straight ahead at the traffic lights.
مستقیم تا چراغ قرمز بروید.
* Keep going straight ahead; you will see it on the right.
راه مستقیم را ادامه بدهید، در سمت راست آن را خواهید دید.
* Take a right / left at the junction.
در تقاطع به سمت راست/ چپ برو بروید.
* Cross the taxi rank and you are there.
صف تاکسی را رد کنید به آنجا میرسید.
* Make a left turn when you see the bookshop.
وقتی کتابفروشی را دیدی به چپ بپیچید.
* Take the first left when you enter The highway.
وقتی وارد بزرگراه شدی اولین(ورودی) سمت چپ بروید.
* After you pass a restaurant on your left, take a right at the crossroad.
بعد از آن که در سمت چپ خود رستورانی را رد کردید، تقاطع را به سمت راست بپیچید.
* Turn left at the end of the corridor.
انتهای راهرو سمت چپ بپیچید.
* Take a left when you come to the main street.
وقتی به خیابان اصلی رسیدید به سمت چپ بروید.
* It is behind the hospital.
پشت بیمارستان است.
* It is between our office and the supermarket.
مابین کافۀ ما و سوپرمارکت است.
* It is in front of the bus station.
جلوی ایستگاه اتوبوس است.
* It is in the center of the town.
در مرکز شهر است.
* This straight road will lead you to the hospital.
همین جاده را مستقیم بروید به بیمارستان میرسید.
* Turn left at the intersection and the building is on the right.
تقاطع را که به چپ بپیچید، ساختمان سمت راست شما است.
* Walk past the park, and keep going straight until you see the sign for the museum.
از پارک رد شوید، و مستقیم بروید تا تابلوی موزه را ببینید.
* Go as far as the roundabout.
بروید تا به میدان/ فلکه برسید.
* Go across the bridge.
پل را رد کند.
* Go straight and turn right after the petrol station.
مستقیم بروید و بعد از پمپ بنزین به راست بپیچید.
* Turn right at the end of the road and my house is number 67.
در انتهای جاده به سمت راست بپیچید و خانۀ من پلاک 67 است.
* Cross the junction and keep going for about 1 mile.
تقاطع را رد کنید و حدود یک مایل راه را ادامه بده. ( یک مایل بعد از تقاطع)
* The hospital is opposite the railway station.
بیمارستان رو بهروی راه آهن است.
* The shop is between the chemist and KFC.
مغازه مابین داروخانه و فستفود کیافسی است.
* The house is next to the local cricket ground.
این خانه کنار زمین بازی کریکت است.
* Drive to Bahar Street and turn left.
به سمت خیابان بهار برانید و به چپ بپیچید.
* You’ll cross some railway lines.
چند خط راه آهن را رد خواهید کرد.
* Go past the cinema and you’ll find the library.
سینما را رد کنید و کتابخانه را پیدا خواهید کرد.
* If you cross the street, you’ll find a bookstore there!
اگر خیابان را رد کنید، کتابفروشی را پیدا میکنید.
نکته 1:
در هنگان آدرس دادن، در صورتی که پاسخ و یا آدرس را نمیدانید میتوانید از عبارات و جملات زیر استفاده کنید.
* I’m sorry. I don’t know.
متاسفم. نمیدانم.
* I’m stranger myself here.
من خودم اینجا غریبه هستم.
* Sorry, I’m not from around here.
ببخشید، من برای این اطراف (این محل) نیستم.
نکته 2: کلمههای Intersection و Crossroadو Junction هر سه به معنای تقاطع هستند. اما تفاوت بین Intersection و Crossroad و Junction این است که، Intersection به تقاطع بین چند خیابان، چند بزرگراه، چند راه، و … میگویند. Crossroad به تقاطع جاده ای که چند جاده را بهم وصل میکند میگویند. Junction به محل تلاقی جادهها و خیابان و … گفته میشود.
نکته 3: از Land Marks یا نشانههایی مانند چراغ راهنما، پل هوایی، زیرگذر، پمپ بنزین، برج، ایستگاه اتوبوس، و … برای توضیح و فهماندن دقیقتر آدرس استفاده میکنیم.
مکالمه انگلیسی جهتیابی| مکالمۀ اول
در ادامه به کاربرد هر کدام از عبارات داده شده در قسمتهای قبل در بافت مکالمههای مختلف میپردازیم.
دادنِ آدرس سوپرمارکت
Sara: Could you go to the supermarket and buy some food? There’s nothing to eat in the house!
سارا: میتوانی به سوپر مارکت بروی و مقداری غذا بخری؟ در خانه هیچ چیزی برای خوردن نداریم.
Helen: Sure, but I don’t know the way. We’ve just moved in.
هلن: حتماً، اما مسیر را بلد نیستم. تازه به اینجا آمدهایم.
Sara: I’ll give you directions. Don’t worry.
سارا: من به تو مسیر را میگویم. نگران نباش.
Helen: Thanks.
هلن: ممنون.
Sara: At the end of the street, when you get to the main street take a left. Then, follow the street for 300 meters.
سارا: در انتهای این خیابان که به خیابان اصلی رسیدی به چپ بپیچ. بعد خیابان را 300 متر مستقیم برو.
Helen: Let me write this down. I won’t remember it!
هلن: اجازه بده بنویسم. یادم نمیماند.
Sara: OK. First, take a left at the end of the street.
سارا: باشه. اول، انتهای خیابان را به چپ برو.
Helen: Got it.
هلن: فهمیدم.
Sara: Next, go ahead for 300 meters.
سارا: بعد 300 متر مستقیم برو.
Helen: After that?
هلن: بعد از آن؟
Sara: When you see a pet shop on your right hand side, turn left. The supermarket is on the left, next to the school.
سارا: وقتی یک مغازه حیوانات در سمت راست خود دیدی، به چپ بپیچ. سوپرمارکت سمت چپ، کنار مدرسه است.
Helen: How far is it?
هلن: چقدر دور است؟
Sara: It’s not far, maybe about 30 minutes.
سارا: دور نیست، شاید حدود 30 دقیقه راه است.
Helen: Oh, That’s too far! I’m tired. Do you have their phone number?
هلن: اوه خیلی دور است. من خستهام. شمارهی آنها را داری؟
Sara: Yes, why?
سارا: بله، چرا؟
Helen: I’m going to call them to bring us something to eat! easy!
هلن: به آنها زنگ میزنم تا چیزی برای خوردن برایمان بیاورند. راحت!
Sara: You’re such lazy!
سارا: تو چقدر تنبلی!
مکالمه انگلیسی جهتیابی| مکالمۀ دوم
آدرس دادن پشت تلفن
Helen: Hello, this is Helen And I want to order some cheese, bread, and eggs.
هلن: سلام، من هلن هستم و میخواهم مقداری پنیر و نون و تخم مرغ سفارش دهم.
Shopkeeper: Hi Helen, OK I’m going to send these for you, Where is your address?
مغازه دار: سلام هلن، باشه برایتان ارسال میکنم. آدرستان کجاست؟
Helen: Unit 5, Floor 3, No 18, 4th Alley, in front of Nation Park, Alfred Ave.
هلن: خیابان آلفرد، رو بهروی پارک ملی، چهارمین خیابان، پلاک 18، طبقه سوم، واحد 5.
Shopkeeper: Could you speak up please? What did you say the street’s name was?
مغازه دار: ممکن است بلندتر صحبت کنید؟ گفتید اسم خیابان چه بود؟
Helen: Alfred.
هلن: آلفرد.
Shopkeeper: Sorry, I didn’t catch that. Can you tell me the direction?
مغازه دار: ببخشید، متوجه نشدم. میتوانید مسیر را به من بگویید؟
Helen: Certainly, go ahead the street, then you see a school, right?هلن: حتماً، خیابان را مستقیم بروید بعد یک مدرسه میبینید، درست است؟
Shopkeeper: Yes.مغازه دار: بله.
Helen: After you pass the school, Turn left on to Alfred Ave. You will cross a traffic light, then you see the Park.
هلن: بعد از اینکه مدرسه را رد کردید، به چپ بپیچید به خیابان آلفرد. یک چراغ قرمز را رد میکنید و بعد یک پارک میبینید.
Shopkeeper: Yes I know where the Park is.
مغازه دار: بله میدانم پارک کجاست.
Helen: After that, turn right at the 4th Alley And find No 18.هلن: بعد از آن در کوچۀ چهارم به راست بپیچید و پلاک 18 را پیدا کنید.
Shopkeeper: OK Thank you for your help.مغازه دار: باشه ممنون از کمک شما.
Helen: This is my phone number, You can call me if you couldn’t find me.هلن: این شمارۀ من است، اگر پیدا نکردید میتوانید تماس بگیرید.
Shopkeeper: Sure. Bye for now.مغازه دار: حتماً. فعلاً.
مکالمه انگلیسی جهتیابی| مکالمۀ سوم
پرسیدن آدرس بانک
Passenger: Excuse me officer, I think I am lost. Can you help me find the bank, please?
رهگذر: ببخشید سرکار، من فکر میکنم گم شدهام، ممکن است کمکم کنید بانک را پیدا کنم لطفاً؟
Officer: Certainly, What’s the name of your bank?
افسر: حتماً، اسم بانکتان چیست؟
Passenger: It’s Central Bank.
رهگذر: بانک مرکزی است.
Officer: Hmm, I think I know where it is.
افسر: هممم، فکر کنم میدانم کجاست.
Passenger: Is it far?
رهگذر: دور است؟
Officer: No, not really. Do you have a car?
افسر: نه در واقع. ماشین دارید؟
Passenger: No, I don’t have a car.
رهگذر: نه ماشین ندارم.
Officer: Okay, actually it’s only about 10 minutes walk. But if you want, I can call you a taxi.
افسر: در واقع حدود 10 دقیقه پیاده راه است. اما اگر بخواهید میتوانم برایتان تاکسی بگیرم.
Passenger: No, thank you. I don’t mind walking.
رهگذر: نه ممنون. مشکلی با پیادهروی ندارم.
Officer: Okay then, let me give you the directions.
افسر: خب پس، اجازه بدهید مسیر را به شما بگویم.
Passenger: Thank you.
رهگذر: ممنون.
Officer: Now, go along this street until you get to the crossroad. Do you see the tall building?
افسر: این خیابان را مستقیم بروید تا به تقاطع برسید. آن ساختمان بلند را میبینید؟
Passenger: Yeah.
رهگذر: بله.
Officer: So, there turn left to Chapel Avenue.
افسر: خب، آنجا به چپ بپیچید به سمت خیابان چاپل.
Passenger: Okay, I will turn left.
رهگذر: باشه به چپ میپیچم.
Officer: Correct. Then go straight ahead, take the second right and you should see the Central Bank.
افسر: درست است. بعد مستقیم بروید، دومین تقاطع سمت راست، باید بانک مرکزی را ببینید.
Passenger: Okay, I will take the second left.
رهگذر: باشه دومین تقاطع سمت چپ.
Officer: No, it’s the second right.
افسر: نه دومین تقاطع سمت راست.
Passenger: Ah, right. I didn’t catch that. The second right.
رهگذر: آها درست است. متوجه نشدم. دومین تقاطع سمت راست.
Officer: Yes sir, left at the traffic lights near the building and then the second right.
افسر: بله جناب، چراغ قرمز نزدیک ساختمان را سمت چپ بپیچید و بعد دومین تقاطع سمت راست.
Passenger: Got it, thank you very much for your help.
رهگذر: متوجه شدم، خیلی ممنون از کمکتان.
Officer: Anytime, have a nice day.
افسر: خواهش میکنم، روز خوبی داشته باشید.
سپاس که تا آخر این بخش همراه ما بودید. امیدواریم این پست با عنوان مکالمه انگلیسی جهتیابی مورد توجه شما عزیزان قرار گرفته باشد. خوشحال میشویم چنانچه انتقاد، نظر و یا پیشنهادی دارید در بخش دیدگاه برای ما ارسال کنید.
*** اعضای تیم هگزپاد ساعتها برای تهیه و تولید این مقالهی جامع و کامل تلاش کردهاند تا بهصورت رایگان در اختیار شما عزیزان قرار گیرد. خواهشمندیم برای استفاده از این مطالب، ذکر منبع را در دستور کارتان قرار دهید. صمیمانه از شما سپاسگزاریم. ***
بسیار عالی
ممنون
موفق باشید.