سلام دوستان امیدواریم تا این جای کار از پستها و مقالاتی که در حوزه زبان انگلیسی در سایت هگزپاد قرار داده شده، نهایت استفاده را کرده باشید. در این بخش به بررسی چند اصطلاح انگلیسی خواهیم پرداخت و امیدواریم که بتوانید از آنها استفاده کنید .
اصطلاح Make trouble for somebody
اولین اصطلاح امروز که در سری اول اصطلاحات قرار میگیرد make trouble for somebody است که به معنای برای کسی دردسر درست کردن است. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه فرمایید.
A: The Parker`s son, Johny is a real trouble maker.
B: Yes, he`s a trouble child. He’s always making trouble for his parents.
A: پسر پارکر یک دردسرساز واقعی است.
B: آره اون بچه مایهی دردسر است. اون همیشه برای والدینش مشکل درست میکند.
نکته: صفت trouble maker به کسی گفته میشود که دائما دردسر و مشکل ایجاد میکند.
اصطلاح once and for all
اصطلاح دوم در این بخش once and for all میباشد. که این اصطلح به معنای یک بار و برای همیشه میباشد.
برای درک بهتر این اصطلاح به مثال زیر توجه کنید:
A: I’m really sorry I hurt you. I’ve decided not to argue with you anymore.
ببخشید که ناراحتت کردم. تصمیم گرفتم که دیگه باهات بحث نکنم.
B: I feel bad, too. We must put on end to our arguments once and for all.
منم حس بدی دارم. ما باید یک بار و برای همیشه به جر وبحثمون خاتمه بدیم و تمومش کنیم .
اصطلاح play it cool
این اصطلاح به معنای خونسرد بودن و آرامش خود را حفظ کردن است. کاربرد این اصطلاح را در مثال زیر مشاهده کنید:
A: I haven’t studied for this exam. I’m going to cheat. I’ve never cheated before. I`m so nervous.
من اصلا برای این امتحان نخوندم. میخوام تقلب کنم. تا حالا تقلب نکردم. خیلی مضطربم.
B: I wonder if cheating is a good thing to do, but if You`re determined to do it, remember one thing. No one will suspect anything if you play it cool.
فکر نکنم تقلب کار درستی باشه. ولی اگه مصمم هستی که این کار رو انجام بدی یک چیز رو یادت باشه. هیچکس به چیزی شک نمیکنه اگه خونسردیتو حفظ کنی. ( به روی خودت نیاری)
اصطلاح reach/come to an agreement
اصطلاح چهارم به دو صورت reach to an agreement و come to an agreement به کار میرود. استفاده از come در این اصطلاح پرکاربردتر است. این اصطلاح به معنای به توافق رسیدن میباشد. به مثال زیر توجه کنید:
A: Did you reach an agreement with the boss about your pay raise?
با رئیست در مورد افزایش حقوقت به توافق رسیدین؟
B:Yes. We negotiated for half an hour and finally come to an agreement.
آره. نیم ساعتی مذاکره کردیم و بالاخره به توافق رسیدیم.
اصطلاح It’s my treat
اصطلاح آخر این بخش زمانی به کار میرود که میخواهید کسی را مهمان کنی. فرض کنید با دوستان خود به کافه یا رستوران رفتهاید و شما میخواهید پول آنها را حساب کنید. در این صورت باید از اصطلاح It’s my treat استفاده کنید. که به این معنی است که مهمان من هستید. به مثال زیر دقت کنید:
A: Please, let’s go dutch.
لطفا بیا دنگی حساب کنیم .
B: It’s out of question. It’s my treat this time.
اصلا هیچ بحثی توش نیست. این دفعه مهمون منی.
نکته: go dutch و نیز it’s on me به معنای دنگی حساب کردن است. یعنی هر کسی پول خود را حساب کند.