تلفط (UK) | تلفط (US) | معنی | لغت |
---|---|---|---|
خالی | Vacant |
سلام به همراهان عزیز سایت هگزپاد،
در این بخش با واژهی ششم کتاب 504 واژه ضروری در زبان انگلیسی همراه شما هستیم.
برای مشاهده سایر پستهای مربوط به کتاب 504 اینجا کلیک کنید.
واژهی Vacant
واژه vacant میتواند در جمله در جایگاهها و نقشهای مختلف دستوری قرار بگیرد. در ادامه این واژه را در نقشهای متفاوت مورد بررسی قرار میدهیم:
لغت vacant در جایگاه صفت
واژهی vacant در نقش دستوری صفت به معنی خالی است. برای درک بهتر این لغت به مثالهای زیر توجه کنید:
* A vacant room (اتاق خالی)
* A vacant seat in a bus (صندلی خالی در اتوبوس)
* A vacant position in that company (جایگاه خالی در شرکت)
این لغت برای بیان وقت آزاد و زمان خالی نیز استفاده میشود:
* vacant hours (ساعتهای آزاد،اوقات فراغت)
همچنین این لغت به معنای گنگ، تهیمغز، چهرهی بدون حالت و بدون احساس نیز میباشد.
مثال اول:
* He sat on the chair with a vacant look on his face.
* او با چهرهای بیحالت روی صندلی نشسته بود.
مثال دوم:
* The cottage was vacant.
* کلبه خالی بود.
لغت vacant در جایگاه اسم
واژهی vacant در حالت اسم به صورت vacancy استفاده میشود که به معنای خالی بودن میباشد. اگر دقت کرده باشید در هتلها عبارت no vacancies قرار داده میشود که به معنای نداشتن اتاق خالی است. به مثالهای زیر توجه کنید:
مثال اول:
* The hotel has a vacancy remaining.
* هتل یک اتاق خالی دیگر موجود دارد.
معنی remain: واژهی remain در اینجا به معنی باقی ماندن و وجود داشتن است.
مثال دوم:
* We wanted to book a hotel room in July but there were no vacancies.
* میخواستیم در ماه جولای در هتل اتاقی رزرو کنیم اما هیچ اتاقی خالی نبود.
لغت vacant در جایگاه قید
با اضافه کردن پسوند ly به انتهای vacant، این صفت به قید تبدیل میشود و در جایگاه قید قرار میگیرد. به مثالهای زیر توجه کنید:
مثال اول:
* She gazed vacantly out of the window.
* او با حالتی گنگ به بیرون پنجره خیره شد.
معنی gaze: این فعل به معنای خیره شدن میباشد.
مثال دوم:
* I glanced at Carol but she was staring vacantly at the fire.
* من به کارول نگاه کردم اما او با حالتی گنگ (منگ) به آتش خیره شده بود.
معنی glance: این لغت به معنی نگاه کوتاه و اجمالی انداختن است.
معنی stare: این واژه مترادف با کلمه gaze و به معنی خیره شدن و زل زدن میباشد.
لغت vacant در جایگاه فعل
واژهی vacant در حالت فعل به صورت vacate استفاده میشود که به معنای خالی کردن، رها کردن (شغل) و کنارهگیری (از شغل) میباشد. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید:
مثال اول:
* Janet is vacating her flat in North London.
* جانت در حال خالی کردن آپارتمانش در شمال لندن است.
مثال دوم:
* You must vacate this house within two weeks.
* تو باید این خانه را ظرف مدت دو هفته تخلیه کنی.
مثال سوم:
* He recently vacated his post.
* او شغلش را به تازگی رها کرد.
مثال چهارم:
* Swiss Supreme Court refuses to vacate Energy Charter.
* دیوان عالی سوئیس لغو کردن امتیاز انرژی را نمیپذیرد.
نکته: عبارت to vacate a charter به معنی امتیاز چیزی را لغو کردن است.
معنی refuse: این کلمه به معنی رد کردن و نپذیرفتن است.
معنی court: این واژه به معنی دادگاه و دیوان میباشد.
سپاس که تا انتهای این بخش همراه ما بودید.
ضمناً واژه پنجم (Oath) از درس یک را میتوانید در اینجا و واژه هفتم (Hardship) از درس یک را میتوانید در اینجا مشاهده کنید.
سعادتمند باشید.
خیلی عالی بود… ممنون
درود فاطمه عزیز،
خوشحالیم از اینکه راضی بودید .
موفق باشید.