سلام و درود خدمت همراهان عزیز سایت هگزپاد،
در این مقاله قصد داریم به بررسی اجزای سخن یا همان Parts of Speech بپردازیم. به علت مفصل بودن این مبحث، در این بخش تنها به توضیح جامع یکی از اجزای سخن یعنی <قید> میپردازیم.
برای مشاهدهی سایر بخشهای گرامر سایت، اینجا کلیک کنید.
واژگان یک زبان، نقشهای دستوری متفاوتی دارند که در انگلیسی به آن Parts of Speech (اجزای سخن) میگویند. در زبان انگلیسی، هشت دستهبندی کلی برای نقشهای دستوری وجود دارد که به ترتیب زیر است:
۲- افعال (Verbs) (سری اول) (سری دوم) (سری سوم) (سری چهارم)
۳- صفتها (Adjectives) (سری اول) (سری دوم)
۴- قیدها (Adverbs)
۸- حروف ندا، اصوات (Interjections)
در این مقاله قید (Adverb) را توصیف کرده و ویژگی و انواع آن را به صورت جامع مورد بررسی قرار میدهیم و در مقالات دیگر که در فهرست بالا نیز لینک شدهاند موارد دیگر اجزای سخن را مورد بررسی قرار دادهایم.
با ما همراه باشید.
قید چیست؟ (?What is an adverb)
قیدها در زبان انگلیسی کلماتی هستند که خصوصیتی را در مورد یک فعل، صفت، قید دیگر و یا کل جمله نشان میدهند. قیدها در زبان انگلیسی معمولاً به (ly) ختم میشوند اما برخی از قیدها مانند (fast) دقیقاً مشابه صفت خود هستند.
مثال:
* Tom did not run badly.
* تام بد ندوید.
در جملهی بالا قید badly، خصوصیتی را به فعل run نسبت میدهد.
* Tom is very tall.
* تام خیلی قدبلند است.
در جملهی بالا قید very خصوصیتی را در مورد صفت tall نشان میدهد.
* The race finished too quickly.
* مسابقه خیلی سریع به پایان رسید.
در جملهی بالا قید too، خصوصیتی را به قید quickly نسبت میدهد.
* Fortunately, Tom won.
* خوشبختانه تام پیروز شد.
در این جمله، قید fortunately در مورد کل جمله توضیحی ارائه میدهد.
کاربرد قیدها (Adverbs Usage)
همانطور که گفته شد از قید در زبان انگلیسی برای توصیف موارد زیر استفاده میشود:
1- افعال (Verbs)
قیدها اغلب افعال را توصیف میکنند. این بدین معناست که قیدها روش انجام یک فعالیت را شرح میدهند.
مثال:
* Philip sings loudly in the shower.
* فیلیپ زیر دوش با صدای بلند آواز میخواند.
* My cat waits impatiently for his food.
* گربهی من بیصبرانه منتظر غذایش است.
* I will seriously consider your suggestion.
* من به طور جدی پیشنهاد شما را مدنظر قرار خواهم داد.
در جملات بالا قیدها همان کلماتی هستند که در پاسخ به سوال چطور؟ و چگونه؟ (?what manner) میآیند. فیلیپ چطور آواز میخواند؟ با صدای بلند (loudly)
قیدها میتوانند سوالات دیگری در مورد چگونگی انجام گرفتن یک کار را هم پاسخ دهند. به عنوان مثال میتوانند به شما بگویند که یک کار چه زمانی (?when) و در کجا (?where) رخ داده است.
اگرچه گونهای از افعال هم هستند که به ندرت همراه با قیدها میآیند.
در نظر داشته باشید که فعلهای ربطی (linking verbs) همچون feel (احساس کردن)، smell (بوئیدن)، sound (صدا دادن)، seem (به نظر رسیدن) و appear (ظاهر شدن) معمولاً همراه با صفتها میآیند و نه قیدها.
مثال:
* I feel bad about what happened.
* حس بدی در مورد این اتفاق دارم.
در جملهی بالا feel فعل است بنابراین به نظر میرسد که باید بعد از آن قید بیاید. اما دقت کنید که feel یک فعل ربطی است. به همین خاطر بعد از آن یک صفت (bad) قرار میگیرد. قرار دادن قید (badly) بعد از این فعل اشتباه است.
2- صفتها (Adjectives)
قیدها میتوانند صفتها را هم تشریح کنند. اغلب هدف از آوردن یک قید قبل از صفت این است که درجهای از شدت را به آن صفت نسبت دهند.
مثال:
* The woman is quite pretty.
* آن زن نسبتاً زیباست.
* This book is more interesting than the last one.
* این کتاب بسیار جالبتر از کتاب قبلی است.
[irp posts=”2092″ name=”از سیر تا پیاز صفت در زبان انگلیسی (سری اول)”]
3- قیدها (Adverbs)
میتوان از یک قید برای توضیح دادن در مورد قید دیگری استفاده کرد. در حقیقت اگر بخواهید میتوانید از چند قید برای توصیف قید دیگری استفاده کنید.
مثال:
* Philip sings rather enormously too loudly.
* فیلیپ نسبتاً بسیار بلند آواز میخواند.
نکته 1: دقت کنید استفادهی بیش از حد از قید در جمله، باعث تولید جملههایی بدشکل و ناخوشایند میشود. (همانند مثال بالا)
نکته 2: میتوان در یک جمله از 2 قید و یک صفت نیز استفاده کرد. به مثال زیر توجه کنید:
* The weather report is almost always right.
* گزارش هواشناسی تقریباً همیشه درست است.
در جملهی بالا قید almost، قید بعد از خودش (always) را توصیف میکند و هر دوی آنها خصوصیتی را در مورد صفت right نشان میدهند.
4- جملهها (Sentences)
برخی از قیدها میتوانند در مورد کل جمله توضیحی ارائه دهند. به این گونه از قیدها، قید جملهای (Sentence adverb) میگویند. رایجترینِ اینگونه قیدها، generally (به طور کلی)، fortunately (خوشبختانه)، interestingly (به طور جالبی) و accordingly (بر این اساس) هستند.
مثال:
* Fortunately, we got there in time.
* خوشبختانه به موقع آنجا رسیدیم.
* Interestingly, no one at the auction seemed interested in bidding on the antique spoon collection.
* به طرز جالبی، به نظر میرسد هیچ کس در مزایده مایل نیست برای مجموعهی قاشقهای آنتیک پیشنهاد قیمت دهد.
ساختار گرامری قیدها (Adverbs Structures)
برای ساختن قیدها در زبان انگلیسی یک قانون کلی وجود دارد. کافی است پسوند ly را به آخر صفتها اضافه کنیم. به عنوان مثال:
quick (صفت) + ly = quickly (قید)
careful (صفت) + ly = carefully (قید)
beautiful (صفت) + ly = beautifully (صفت)
توجه داشته باشید که قوانین املائی مشخصی برای اضافه کردن ly به صفتها وجود دارد. این قوانین را در جدول زیر مشاهده کنید.
adverb | adjective | do this | adjective ending |
---|---|---|---|
quickly nicely solely carefully | quick nice sole careful | add -ly | most adjectives |
regrettably horribly | regrettable horrible | change -e to -y | able or -ible- |
happily | happy | change -y to -ily | y- |
economically | economic | change -ic to -ically | ic- |
نکته 1: دقت کنید تمام کلماتی که به پسوند ly ختم میشوند، قید نیستند. به عنوان مثال در ادامه کلماتی با پسوند ly را میبینید که از لحاظ دستوری صفت هستند.
friendly, lovely, lonely, neighbourly
نکته 2: برخی از قیدها در زبان انگلیسی ساختار بیقاعده دارند. به این معنا که یا شکل صفت و قید کاملاً مشابه است و یا شکل قید از قانون ly پیروی نمیکند. به جدول زیر توجه کنید:
قید | صفت |
---|---|
well | good |
publicly | public |
with difficulty | difficult |
fast | fast |
early | early |
hourly | hourly |
daily | daily |
monthly | monthly |
yearly | yearly |
hard | hard |
late | late |
straight | straight |
wrong / wrongly | wrong |
انواع قید (Types of Adverbs)
به طور کلی در زبان انگلیسی هفت نوع قید وجود دارد:
- قیدهای تکرار (Adverbs of Frequency)
- قیدهای حالت (Adverbs of Manner)
- قیدهای زمان (Adverbs of Time)
- قیدهای مکان (Adverbs of Place)
- قیدهای مقدار (Adverbs of Degree)
- قیدهای ارزیابی (Adverbs of Evaluation)
- قیدهای ربطی (Linking adverbs)
در ادامه به بررسی دستهبندیهای مذکور میپردازیم.
1- قیدهای تکرار (Adverbs of Frequency)
این دسته از قیدها برای نشان دادن تعداد دفعات وقوع یک اتفاق به کار میروند. رایجترین قیدهای تکرار عبارتند از: always, sometimes, frequently, often, normally, usually, occasionally, seldom, never, hardly ever, rarely
مثال:
* He always wears a shirt and tie.
* او همیشه پیراهن و کروات میپوشد.
* I usually buy all my vegetables at the local market.
* من معمولاً تمام سبزیجات (مورد نیاز) خود را از بازار محلی میخرم.
میتوان درصدی برای احتمال وقوع هرکدام از قیدهای تکرار در نظر گرفت. در جدول زیر قیدهای تکرار به همراه درصد وقوع و معنی تقریبی آنها به فارسی بیان شده است.
ترجمه | درصد احتمال وقوع | قید |
---|---|---|
همیشه | 100% | Always |
تقریباً همیشه | 95-99% | Almost always |
معمولاً | 90-95% | Usually/generally/normally |
بارها | 80-90% | Frequently |
اغلب | 60-80% | Often |
برخی اوقات | 50-60% | Sometimes |
گاه گاهی | 30-50% | Occasionally |
بسیار کم | 10-30% | Seldom |
به ندرت | 5-10% | Rarely |
تقریباً هرگز | 1-5% | Almost never/Hardly ever |
هرگز | 0% | Never |
2- قیدهای حالت (Adverbs of Manner)
از قید حالت برای بیان چگونگی و نحوهی وقوع اتفاقات استفاده میشود. این نوع از قید سوال (?How) (چطور؟) را پاسخ میدهد. قیدهای (cheerfully, secretly, quietly, carefully, fast, well, easily, …) نمونههایی از قید حالت میباشند.
مثال:
* The children were playing happily with their toys.
* بچهها باخوشحالی با اسباببازیهایشان بازی میکردند.
* Birds sing cheerfully in the trees.
* پرندگان باخوشحالی در میان درختان آواز میخوانند.
* Drivers should drive carefully.
* رانندگان باید بادقت رانندگی کنند.
3- قیدهای زمان (Adverbs of Time)
قیدهای زمان نظیر now, yet, yesterday, soon, later, tomorrow, already, tonight, then, today, last week, last year, و… برای نشان دادن زمان یک اتفاق به کار میروند. این نوع قیدها در جواب سوال (?when) (کی؟) میآیند.
مثال:
* I call you from home later.
* بعداً از خانه با تو تماس میگیرم.
* Mark visited his grandfather yesterday.
* مارک دیروز به دیدن پدربزرگش رفت.
4- قیدهای مکان (Adverbs of Place)
از قیدهای مکان برای نشان دادن جایی که اتفاقی در آن رخ داده و یا چیزی در آنجا وجود دارد، استفاده میشود. این قیدها در پاسخ به سوال (?where) (کجا؟) میآیند. رایجترین قیدهای مکان عبارتند از: off, above, abroad, far, on, away, back, out, outside, backwards, behind, in, inside, below, down, indoors, downstairs, nearby, near, over, there, towards, under, up, upstairs, where, everywhere, elsewhere, anywhere,…
مثال:
* His children go every where with him.
* بچههایش همهجا همراه او میروند.
* Let’s see what’s inside the box.
* بیایید ببینیم داخل جعبه چیست.
5- قیدهای مقدار (Adverbs of Degree)
قیدهای مقدار نشاندهندهی شدت و مقدار میباشند. رایجترین این قیدها عبارتند از: quite, fairly, too, enormously, entirely, very, extremely, rather, almost, just, absolutely, barely, completely, enough, deeply, fully, greatly, hardly, incredibly, practically,…
مثال:
* I’m not absolutely certain about the plan.
* من در مورد این برنامه کاملاً مطمئن نیستم.
* The building was completely destroyed.
* ساختمان کاملاً خراب شده بود.
* The doll is very beautiful.
* عروسک بسیار زیباست.
6- قیدهای ارزیابی (Adverbs of Evaluation)
قیدهای ارزیابی براساس کاربرد خود به سه دستهی مختلف تقسیم میشوند. برخی از آنها میزان قطعیت گوینده/ نویسنده را نشان میدهند، دستهی دیگر در مورد نگرش (مثبت یا منفی) گوینده/ نویسنده، اطلاعاتی در اختیار مخاطب میگذارند، و گروه آخر برای قضاوت در مورد عملکرد افراد به کار میروند. بدین ترتیب قیدهای ارزیابی خود به سه دستهی زیر تقسیم میشوند:
الف) قیدهای قطعیت (Adverbs of Certainty)
ما میتوانیم از این قیدها برای نشان دادن تاکید یا قطعیت نظر خود استفاده کنیم.
مثال:
* David is clearly unhappy here.
* دیوید مشخصاً از حضورش در اینجا ناخشنود است.
* Apparently, we are going to have to work harder.
* ظاهراً، ما مجبور میشویم که با جدیت بیشتری کار کنیم.
ب) قیدهای نگرش (Adverbs of Attitude)
این قیدها همانطور که از اسمشان مشخص است برای بیان نگرش به شکلی واضح استفاده میشوند.
مثال:
- * Honestly, I can’t eat another bite.
* واقعاً یک لقمهی دیگر هم نمیتوانم بخورم.
* Sadly, he couldn’t pass the exam.
* متأسفانه او نتوانست امتحانش را قبول شود.
ج) قیدهای قضاوت (Adverbs of judgement)
این دسته از قیدهای ارزیابی برای بیان قضاوت راجع به عملکرد یک شخص استفاده میشوند.
مثال:
* I carelessly broke the glass.
* من با بیاحتیاطی لیوان را شکستم.
* She bravely travelled across Africa alone.
* او شجاعانه سراسر آفریقا را به تنهایی سفر کرد.
در جدول زیر لیستی از رایجترین قیدهای ارزیابی هر دستهبندی را مشاهده میکنید:
Degree of Certainty | Attitude | Judgment |
---|---|---|
apparently | astonishingly | bravely |
clearly | frankly | carelessly |
definitely | fortunately | fairly |
doubtfully | honestly | foolishly |
doubtlessly | hopefully | generously |
obviously | interestingly | kindly |
presumably | luckily | rightly |
probably | sadly | spitefully |
undoubtedly | seriously | stupidly |
surprisingly | unfairly | |
unbelievably | wisely | |
wrongly |
7) قیدهای ربطی (Linking Adverbs)
قیدهای ربطی برای ایجاد ارتباط بین عبارات، ایدهها و جملات به کار میروند. این قیدها همانطور که از اسمشان پیداست، عملکردی همچون کلمات ربط دارند. در جدول زیر لیستی از قیدهای ربط را مشاهده میکنید.
قیدهای ربط Conjuctive Adverbs | |
---|---|
rather | according |
undoubtedly | besides |
additionally | comparatively |
anyway | conversely |
certainly | equally |
elsewhere | further |
finally | hence |
in addition | in comparison |
in contrast | in cidentally |
indeed | namely |
moreover | next |
nonetheless | now |
similarly | subsequently |
thereafter | yet |
next | also |
furthermore | meanwhile |
otherwise | consequently |
however | nevertheless |
still | finally |
then | thus |
instead | likewise |
therefore |
مثال:
* I don’t want to go; besides, I’m too tired.
* من نمیخواهم بروم، بهعلاوه بسیار خسته هستم.
* Today Maria ordered a cappuccino instead of getting her normal tea.
* امروز ماریا بهجای چای همیشگیاش، یک کاپوچینو سفارش داد.
* Poor health is accepted as an attribute of normal ageing. Conversely, youth is depicted as a time of vitality and good health.
* ضعف سلامتی به عنوان خصلت سالخوردگی طبیعی پذیرفته شده است. متقابلاً، جوانی به عنوان دورهی نشاط و سلامتی تصور شده است.
جایگاه قید در جمله در زبان انگلیسی (Adverbs Placement in Sentences)
در زبان انگلیسی چهار جایگاه برای قرارگیری قید در جمله وجود دارد:
1) ابتدای جمله
2) انتهای جمله
3) پس از افعال tobe و تمام افعال auxiliary نظیر (can, may, will, must و …) و فعل have زمانی که به عنوان فعل auxiliary استفاده میشود.
4) قبل از تمامی افعال دیگر
برخی از انواع قید میتوانند در تمام این جایگاهها قرار گیرند اما برخی دیگر امکان قرارگیری در تمام جایگاهها را ندارند، به عنوان مثال میتوانند در ابتدای جمله یعنی قبل از نهاد آن بیایند.
در ادامه توضیحات بیشتری در مورد این جایگاهها میدهیم:
1- جایگاه قید در ابتدای جمله
قیدهایی که در ابتدای جمله میآیند، معمولاً با یک (,) (comma) از بقیه جمله جدا میشوند. استفاده از کاما (,) در این جایگاه برای قیدهای (however, in fact, therefore, nevertheless, moreover, furthermore, still) الزامی است. توجه داشته باشید این جایگاه چندان مرسوم نیست و تنها اگر بخواهیم روی قید تأکید داشته باشیم آن را در ابتدای جمله میآوریم.
مثال:
* Usually the summer is hot and humid.
* Sometimes she wishes it was not so hot.
* Unfortunately, this summer is particularly hot.
2- جایگاه قید در انتهای جمله
قیدهایی که بیشتر از انواع دیگر در این جایگاه قرار میگیرند عبارتند از:
الف) قیدهای تکرار نظیر: usually, normally, often,…
ب) قیدهای حالت نظیر: slowly, badly, quickly,…
ج) قیدهای زمان نظیر: today, this year, last week,…
مثال:
* She opened the envelope carefully.
* There is no wind today.
* He visits me occasionally.
3- جایگاه قید پس از فعل در زبان انگلیسی (قبل یا پس از فعل)
قیدها میتوانند بدون فاصله در کنار فعل اصلی جمله قرار گیرند. این جایگاه رایجترین محل قرارگیری برای قید است، اما اینکه قید باید قبل یا بعد از فعل اصلی قرار بگیرد را افعال جمله تعیین میکنند. به عبارت دیگر، این جایگاه ارتباط مستقیمی با فعلهای جمله دارد. به نکات زیر توجه کنید:
نکته 1: چنانچه فعل جمله از نوع auxiliary یعنی (have, tobe) باشد، قید پس از فعل قرار میگیرد.
* The summer is usually hot and humid.
نکته 2: چنانچه در جمله فعل modal نظیر (will, can, shall, may, …) داشته باشیم، قید پس از فعل modal میآید.
* This summer will hopefully be cool and dry.
نکته 3: چنانچه فعل به جز موارد بالا باشد، قید قبل ازآن قرار میگیرد.
* She sometimes wishes it was not so hot
نکته 4: دقت داشته باشید که جایگاه قرارگیری قید در کنار فعل have به این نکته وابسته است که آیا فعل have در جملهی مورد نظر فعل کمکی است یا فعل اصلی. اگر have فعل کمکی auxiliary باشد، قید بعد از آن میآید. اما اگر have فعل اصلی باشد، قید قبل از آن میآید.
* He has always been very interested in technology
* She always has a pen in her handbag.
[irp posts=”1452″ name=”از سیر تا پیاز فعل در زبان انگلیسی (سری اول)”]
ممنون که تا پایان این بخش همراه ما بودید. امیدواریم این مقاله درمورد انواع قید در زبان انگلیسی مورد استقبال شما عزیزان واقع شده باشد.
*** اعضای تیم هگزپاد ساعتها برای تهیه و تولید این مقالهی جامع و کامل تلاش کردهاند تا بهصورت رایگان در اختیار شما عزیزان قرار گیرد. خواهشمندیم برای استفاده از این مطالب، ذکر منبع را در دستور کارتان قرار دهید. صمیمانه از شما سپاسگزاریم. ***