0

سبد خرید

0
جمع کل: ۰ تومان
هیچ محصولی در سبدخرید نیست.
مواردی که در سبد خود قرار داده اید در این قسمت می توانید تسویه نمایید.
جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.

معنی Recline –درس 2 – لغت هشتم| کتاب ۵۰۴

معنی Recline | کتاب 504 واژه ضروری

تلفط (UK)تلفط (US)معنیلغت
لمیدن، لم دادن، تکیه دادن، دراز کشیدنRecline

معنی Recline در زبان انگلیسی

 

سلام به همراهان عزیز سایت هگزپاد،

در این بخش قصد داریم هشتمین واژه از درس دوم مجموعه لغات کتاب ۵۰۴ واژه ضروری را مورد بررسی قرار دهیم.

برای مشاهده‌ی سایر پست‌های مربوط به کتاب ۵۰۴ اینجا کلیک کنید.


معنی Recline

همان‌طور که گفته شد واژه‌ی Recline هشتمین واژه از درس دوم کتاب 504 واژه ضروری است. این لغت از نظر دستوری در جمله نقش فعل، اسم و صفت را ایفا می‌کند و دارای چندین معنی متفاوت است. در ادامه به بررسی معنی Recline در این سه جایگاه همراه با مثال می‌پردازیم.

 

معنی Recline | کتاب 504 واژه ضروری
معنی Recline | کتاب 504 واژه ضروری

 

معنی Recline درجایگاه فعل

فعل Recline در زبان انگلیسی به صورت متعدی استفاده می‌شود که در دیکشنری Merriam Webster هر دو گونه‌ی این فعل تعریف شده است، در ادامه به بررسی تعاریف ذکر شده در این دیکشنری می‌پردازیم:

 

فعل متعدی (Transitive Verb)

“To cause or permit to incline backwards”

خواباندن پشتی (صندلی، تخت و …)

فعل لازم (Intransitive Verb)

1. To lean or incline backwards
2. Repose, lie
1. برپشت خم شدن
2. لم دادن، تکیه دادن، دراز کشیدن
در مثال‌های زیر معنی Recline را در جایگاه فعل مشاهده می‌کنید.

 

مثال اول:
* He was reclining on the sofa and watching TV.
* روی مبل تکیه داده بود و تلویزیون تماشا می‌کرد.

 

معنی Recline | کتاب 504 واژه ضروری
معنی Recline | کتاب 504 واژه ضروری

 

مثال دوم:
* He reclined his seat so that he could nap more comfortably.
* صندلی خود را به پشت خم کرد تا راحت‌تر چرت بزند.

 

معنی Recline درجایگاه اسم

واژه‌‌ی Recline در جایگاه اسم به شکل Recliner استفاده می‌شود که در این صورت به معنی صندلی دارای پشتی متحرک است. در مثال‌های زیر می‌توانید کاربرد این واژه را در جایگاه اسم ببینید:

جمله با Recliner:

 

مثال اول:

* He had one recliner in the living room, plus an armchair.

* او یک صندلی دارای پشتی متحرک به علاوه یک مبل راحتی در اتاق نشیمن داشت.

 

مثال دوم:

* My six-year-old daughter, Heidi, injured her back jumping out of a recliner.

* دختر شش ساله‌ام، هیدی، باپریدن از صندلی دارای پشتی متحرک از ناحیه کمر آسیب دید.

 

معنی Recline درجایگاه صفت

لغت Recline در جایگاه صفت به صورت Reclining به کار برده می‌شود. واژه‌‌ی Reclining و Reclinable به معنی لمیده (برای شخص) و قابل لم دادن (برای صندلی و…)  می‌باشد.

در مثال‌های زیر به کاربرد واژه‌‌ی Reclining در جمله توجه کنید:

 

جمله با Reclining و Reclinable:

مثال اول:

* The figure in the painting is in a reclining pose.

* شخص داخل نقاشی در حالت لمیده است.

معنی Recline | کتاب 504 واژه ضروری
معنی Recline | کتاب 504 واژه ضروری

 

مثال دوم:

* The bus has air conditioning and reclinable seats.

* اتوبوس دارای دستگاه تهویه‌ی هوا و صندلی‌هایی لمیدنی است.

 


سپاس که تا انتهای معنی Recline همراه ما بودید.

ضمناً واژه هفتم (Peril) از درس دو را می‌توانید در اینجا  و واژه نهم (Shriek) از درس دو را می‌توانید در اینجا مشاهده کنید.

اگر نظر یا پیشنهادی در ارتباط با معنی Recline دارید خوشحال می شویم در بخش دیدگاه‌ها در انتهای صفحه با ما در میان بگذارید.

موفق باشید.

اشتراک در
اطلاع از
guest
لطفا نام و نام خانوادگی خود را در کادر وارد نمایید.
لطفا ایمیل خود را وارد نمایید.

0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام دیدگاه‌ها
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ارسال به ایمیل
https://hexpod.ir/?p=3183