0

سبد خرید

0
جمع کل: ۰ تومان
هیچ محصولی در سبدخرید نیست.
مواردی که در سبد خود قرار داده اید در این قسمت می توانید تسویه نمایید.
جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.

معنی Dismal– درس 2 – لغت سوم| کتاب ۵۰۴

معنی Dismal | کتاب 504 واژه ضروری
تلفط (UK)تلفط (US)معنیلغت
دلگیر، ناخوشایند، سوت‌و‌کورDismal

 

معنی Dismal سومین لغت از درس دو را می‌توانید به صورت کامل در ادامه مطلب مطالعه نمایید.

سلام به همراهان عزیز سایت هگزپاد،

در این بخش قصد داریم سومین واژه از درس دوم مجموعه لغات کتاب ۵۰۴ واژه ضروری را مورد بررسی قرار دهیم.

برای مشاهده‌ی سایر پست‌های مربوط به کتاب ۵۰۴ اینجا کلیک کنید.


معنی Dismal

همان‌طور که گفته شد واژه‌ dismal سومین واژه از درس دو کتاب 504 واژه ضروری است. این لغت از نظر دستوری در جمله نقش صفت، اسم و قید را ایفا می‌کند و دارای چندین معنی متفاوت است. در ادامه به بررسی معانی واژه‌ dismal در 3 جایگاه اسم، صفت و قید همراه با مثال می‌پردازیم.

 

معنی Dismal درجایگاه صفت

معنی dismal در جایگاه صفت به سه صورت در دیکشنری Merriam Webster آورده شده است:

1: Showing or causing gloom or depression.

1: دلگیر، غم‌افزا، حزن‌انگیز

2: Lacking merit or particularly bad.

2: نسبتاً بد، ناخوشایند

3: Obsolete.

3: سوت و کور

 

معنی Dismal | کتاب 504 واژه ضروری
معنی Dismal | کتاب 504 واژه ضروری

 

کاربرد واژه dismal  در جایگاه صفت را در مثال‌های زیر مشاهده می‌کنید.

جمله با Dismal:

 

مثال اول: 

* He had a dismal performance.

* او اجرای نسبتاً بدی داشت.

 

مثال دوم:

* When I saw the doctor’s dismal face, I knew the news was not going to be good.

* وقتی چهره‌ی محزون دکتر را دیدم، متوجه شدم خبر خوبی در راه نیست.

 

مثال سوم: 

* Since the unemployment rate is at the highest level in a decade, the economy is in a dismal rate.

* از آنجا که نرخ بیکاری در بالاترین سطح در یک دهه گذشته است، اقتصاد در وضعیت ناخوشایندی قرار دارد.

 

 

معنی Dismal در جایگاه اسم

لغت Dismal در جایگاه اسم به صورت Dismalness استفاده می‌شود. و به معنای ملالت‌انگیزی، دلتنگی و حالت افسرده‌کننده است.

در مثال‌های زیر کاربرد واژه Dismalness را مشاهده می‌کنید.

 

جمله با Dismalness:

 

مثال:

* The dismalness of the autumn sunset was annoying.

* حزن غروب پاییز، آزاردهنده بود.

 

معنی Dismal در جایگاه قید

لغت Dismal در جایگاه قید به صورت Dismally استفاده می‌شود. و به معنای به‌صورتی ملالت‌انگیز، با ناخوشایندی و با افسردگی است.

در مثال‌های زیر کاربرد واژه Dismally را مشاهده می‌کنید.

 

جمله با Dismally:

 

مثال اول:

 * I was excited to read this novel, but I was dismally disappointed.

* برای خواندن این رمان هیجان داشتم اما به صورتی ملالت‌انگیز ناامید شدم.

 

مثال دوم:

* The perfect winter coat isn’t just some bulky old thing that keeps you warm at the first sign of dismally cold weather.

* کت زمستانی ایده‌آل فقط یک چیز قدیمی کت و کلفت نیست که تو را در اولین نشانه از هوای به‌شدت سرد زمستان گرم نگه دارد. 



سپاس که تا انتهای این بخش همراه ما بودید و امیدواریم که با توجه به توضیحات بالا درک کاملی از معنی dismal پیدا کرده باشید.

ضمناً واژه‌ی (conceal)، دومین واژه از درس دو را می‌توانید در اینجا و واژه‌ی (frigid)، چهارمین واژه از درس دو را می‌توانید در اینجا مشاهده کنید.

موفق باشید.

اشتراک در
اطلاع از
guest
لطفا نام و نام خانوادگی خود را در کادر وارد نمایید.
لطفا ایمیل خود را وارد نمایید.

0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام دیدگاه‌ها
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ارسال به ایمیل
https://hexpod.ir/?p=3075