تلفط (UK) | تلفط (US) | معنی | لغت |
---|---|---|---|
ساکن شدن، اشغال کردن، سکونت کردن | Inhabit |
معنی Inhabit پنجمین لغت از درس دوم را میتوانید به صورت کامل در ادامه مطلب مطالعه نمایید.
سلام به همراهان عزیز سایت هگزپاد،
در این بخش قصد داریم پنجمین واژه از درس دوم مجموعه لغات کتاب ۵۰۴ واژه ضروری یعنی لغت Inhabit را مورد بررسی قرار دهیم.
برای مشاهدهی سایر پستهای مربوط به کتاب ۵۰۴ اینجا کلیک کنید.
معنی Inhabit
همانطور که گفته شد واژهی Inhabit پنجمین واژه از درس دوم کتاب 504 واژه ضروری است. این لغت از نظر دستوری در جمله نقش فعل لازم و متعدی، صفت و اسم را میپذیرد و دارای چندین معنی متفاوت است. در ادامه به بررسی معنی Inhabit در 3 جایگاه فعل، صفت و اسم همراه با مثال میپردازیم.
معنی Inhabit درجایگاه فعل
فعل Inhabit در زبان انگلیسی به دو صورت لازم و متعدی استفاده میشود که در دیکشنری Merriam Webster معنی هر دو گونهی این فعل تعریف شده است، در ادامه به بررسی تعاریف ذکر شده در این دیکشنری میپردازیم:
فعل متعدی (Transitive Verb)
فعل لازم (Intransitive Verb)
(archaic) To have residence in a place
(قدیمی) وجود داشتن در، موجود بودن در
در مثالهای زیر Inhabit را در جایگاه فعل مشاهده میکنید.
مثال اول:
* Wild tribes still inhabit part of the Philippines.
* قبایل وحشی همچنان در بخشی از فیلیپین سکونت دارند.
مثال دوم:
* Wild notions inhabit his mind.
* خیالات درهم برهم ذهنش را اشغال کرده بود.
معنی Inhabit درجایگاه صفت
لغت Inhabit در جایگاه صفت به صورت Inhabitable به کار برده میشود. واژه Inhabitable به معنی قابل سکونت میباشد.
در مثالهای زیر به کاربرد واژه Inhabitable در جمله توجه کنید:
مثال اول:
* The roof had fallen in, so that the cottage was not inhabitable.
* سقف فرو ریخته بود، بنابراین کلبه غیرقابل سکونت بود.
مثال دوم:
* Most of the tropics are too hot to be inhabitable.
* اکثر مناطق استوایی چنان گرم هستند که قابل سکونت نمیباشند.
معنی Inhabit درجایگاه اسم
واژه Inhabit در جایگاه اسم به سه شکل Inhabitant، Inhabitor و Inhabiter استفاده میشود که در این صورت به معنی ساکن و مقیم است. در مثالهای زیر میتوانید کاربرد این سه واژه را در جایگاه اسم ببینید:
مثال اول:
* For several years, my Grandad was one of the Royston’s oldest inhabitant.
* پدربزرگم برای چندین سال یکی از مسنترین ساکنان رویستون بود.
مثال دوم:
* When the apartment inhabiter came home from work, he saw his belongings outside and knew he’d been evicted.
* زمانی که ساکن آپارتمان از سر کار برگشت، وسایلش را بیرون (از خانه) دید و فهمید که بیرونش کردهاند.
سپاس که تا انتهای این بخش همراه ما بودید.
ضمناً واژه چهارم (Frigid) از درس دو را میتوانید در اینجا و واژه ششم (Numb) از درس دو را میتوانید در اینجا مشاهده کنید.
موفق باشید.