معنی laconic (کتاب 1100 واژه، هفتۀ دوم، روز اول، لغت اول)
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱
همراهان گرامی، چنانچه از مطالب و مقالات آموزشی سایت هگزپاد رضایت دارید، می‌توانید از طریق لینک زیر با حمایت‌های مالی خود ما را در جهت توسعۀ این مسیر یاری نمایید.
| تلفط (UK) | تلفط (US) | معنی | لغت |
|---|---|---|---|
| معروف، مشهور، پرآوازه | Eminent |
معنی Eminent سومین لغت از درس اول را می‌توانید به صورت کامل در ادامه مطلب مطالعه نمایید.
سلام به همراهان عزیز سایت هگزپاد،
در این بخش قصد داریم واژه eminent، سومین لغت از لغات هفته اولِ مجموعه لغات کتاب ۱۱۰۰ واژه را مورد بررسی قرار دهیم.
برای مشاهده‌ی سایر پست‌های مربوط به کتاب ۱۱۰۰ اینجا کلیک کنید.
همان‌طور که گفته شد واژه‌ی Eminent سومین لغت از لغات هفته اولِ مجموعه لغات کتاب ۱۱۰۰ واژه است. Eminent از نظر دستوری در جمله نقش صفت و قید و اسم را دارد که در ادامه به بررسی کامل و جامع این واژه در هر سه نقش دستوری می‌پردازیم.
در دیکشنری Merriam Webster معنی Eminent به صورت‌های زیر آورده شده است:
لغت Eminent در جایگاه اسم، به صورت “Eminence” به کار برده می‌شود. که به معنای” بلندی، برتری، مقام، شهرت، برآمدگی” می‌باشد.
جمله با Eminence:
1- He has a wealthy life cause of his eminence.
او بخاطر شهرتش زندگی ثروتمندانه‌ای دارد.
2- The man with scientific eminence won the Nobel Prize last year.
آن مرد با برتری علمی جایزه نوبل سال پیش را برنده شد.
3-I have neither wealth, eminence in my profession, nor high social position.
من نه ثروت دارم، نه در حرفه‌ام مقامی دارم، و نه موقعیت اجتماعی بالایی دارم.
4- The eminence on my hand is so painful.
برآمدگی(تورم) دستم بسیار دردناک است.
مترادف کلمه Eminent:famous, superior, star, noteworthy, nobleمتضاد کلمه Eminent:unimportant, unremarkable
سپاس که تا انتهای این بخش همراه ما بودید.
ضمناً واژه دوم(Indiscriminate) از هفته اول را می‌توانید در اینجا و واژه چهارم(Steep) از هفته اول را در اینجا مشاهده کنید.
اگر نظر یا سوالی در ارتباط با معنی Eminent دارید خوشحال می‌شویم در بخش دیدگاه‌ها در انتهای صفحه با ما در میان بگذارید.
موفق باشید.
