0

سبد خرید

0
جمع کل: ۰ تومان
هیچ محصولی در سبدخرید نیست.
مواردی که در سبد خود قرار داده اید در این قسمت می توانید تسویه نمایید.
جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.

مکالمه موضوعی انگلیسی (سری 3)

مکالمه موضوعی انگلیسی

همراهان گرامی، چنانچه از مطالب و مقالات آموزشی سایت هگزپاد رضایت دارید، می‌توانید از طریق لینک زیر با حمایت‌های مالی خود ما را در جهت توسعۀ این مسیر یاری نمایید.

Donate

سلام خدمت دوستان عزیز سایت هگزپاد.

امیدواریم حالتون خوب باشه. امروز با سری سوم مکالمات موضوعی با شما هستیم.

در این پست دو مکالمه در دو سطح مبتدی و متوسط با دو موضوع متفاوت برای شما در نظر گرفتیم.

همراه ما باشید.

برای مشاهده مکالمات موضوعی بیشتر اینجا کلیک کنید.

 

 


 

مکالمه موضوعی سطح مبتدی
(Shopping)

 

این مکالمه در خصوص شخصی به نام آنیتا است که داخل فروشگاه است و از فروشنده برای خرید کمک می‌خواهد. بنابراین، این مکالمه بین فروشنده و خریدار است.

 

مکالمه موضوعی زبان انگلیسی - سطح مبتدی - Shopping - English conversation
مکالمه موضوعی زبان انگلیسی – سطح مبتدی – Shopping – English conversation

 

Shopping

خرید

Anita: Pardon me. Could you help me?

آنیتا: ببخشید، میشه به من کمک کنید؟

 

 

نکته: عبارت pardon me عبارتی فرانسوی است که مترادف با excuse me به معنای ببخشید می‌باشد.

 

Seller: of course. How can I help you?

فروشنده: البته، چطور می‌تونم کمکتون کنم؟

 

Anita: I am looking for a skirt.

آنیتا: من دنبال یک دامن هستم.

 

 

نکته: فعل عبارتی look for  به معنی به دنبال چیزی بودن و در جست و جوی چیزی بودن است.

نکته: فعل دو بخشی look for  همراه با ing آمده است. چون زمان حال استمراری است و همین الان این اتفاق در حال انجام است.

 

Seller: What size do you wear?

فروشنده: چه سایزی می‌پوشید؟

 

Anita: Medium. I think.

آنیتا: فکر کنم متوسط (مدیوم)

 

Seller: Here. How do you like this one?

فروشنده: بفرمایید. از این یکی خوشتون میاد؟

 

Anita: Does this skirt come in blue?

آنیتا: این دامن رنگ آبی هم داره؟

 

Seller: oh yeah, here you are.

فروشنده: اوه بله. بفرمایید.

 

Anita: It’s pretty. can I try it on?

آنیتا: قشنگه. می‌تونم امتحانش کنم؟ (پرو کنم)

 

 

نکته: فعل عبارتی try on  در اینجا به معنای پرو کردن و امتحان کردن لباس می‌باشد.

 

Seller: You can try it on in fitting room over there.

فروشنده: می‌تونید این دامن رو توی اون اتاق پرو امتحان کنید .

 

 

نکته: عبارت fitting room  به معنی اتاق پرو می‌باشد.

 

 


 

مکالمه موضوعی سطح متوسط
(Getting Advice)

 

موضوع مکالمه‌ای که برای سطح متوسط انتخاب شده، getting advice به معنی نصیحت و مشاوره گرفتن است. در این مکالمه زن و شوهری با هم بحث می‌کنند و مادران دو طرف سطح در برقراری صلح و نصیحت کردن فرزندانشان هستند.

 

مکالمه موضوعی زبان انگلیسی - سطح متوسط- Getting Advice - English conversation
مکالمه موضوعی زبان انگلیسی – سطح متوسط- Getting Advice – English conversation

 

 

getting advice

مشاوره گرفتن

 

Jimmy: Who was that?

جیمی: کی بود؟

 

Selena: It was your mother, again. She wanted to give me another piece of unsolicited advice about house keeping. She called five times this week already.

سلینا: دوباره مامانت بود. می‌خواست بازم در مورد خونه‌داری بهم مشاوره بده. توی این هفته تا الان 5 بار زنگ زده.

 

 

نکته: unsolicited advice معنی نصیحتی است که درخواست نشده و مترادف با عبارت uninvited advice می‌باشد.

 

Jimmy: She is just trying to be helpful.

جیمی: اون فقط سعی داره که کمک کنه.

 

Selena: I wish she’d do it without being so critical. I feel like she enjoys finding fault with everything I do.

سلینا: کاش این کار رو بدون انتقاد انجام می‌داد. احساس می‌کنم لذت می‌بره از اینکه توی هر کاری که من انجام می‌دم اشتباه پیدا کنه.

 

 

نکته: کلمه critical به معنای انتقادی و از فعل criticize می‌باشد که به معنی نقد کردن و دیدن نکات منفی و اشتباهات کسی یا چیزی است.

نکته: کلمه  fault به معنی اشتباه و خطا  می‌باشد.

 

Jimmy: She’s a little overeager to help. that’s all. Don’t think of it as her interfering. Think of it as hergiving you support. She isn’t like your mother.

جیمی: اون فقط یک زیادی دوست داره که کمک کنه. فقط همین. اینطوری فکر نکن که داره دخالت میکنه، اینطوری فکر کن که میخواد ازت حمایت کنه. اون مثل مامان تو نیست.

 

 

نکته: over eager  برای کسی به کار می‌رود که تمایل شدید و اشتیاق زیادی برای انجام کاری دارد.

نکته: کلمه interfering مصدر فعل  interfere و به معنای دخالت کردن و مداخله کردن است.

 

Selena: What do you mean?

سلینا: منظورت چیه ؟

 

Jimmy: What do I mean? She’s constantly giving me advice on how to be a better husband.

جیمی: منظورم چیه؟ اون دائم داره به منو نصیحت می‌کنه که چطور یه شوهر بهتری باشم.

 

 

نکته: قید constantly  به معنی مداوم و پی در پی است.

 

Selena: Well, we just got married and she wants our marriage to be the best it can be.

سلینا: خب ما تازه ازدواج کردیم و اون می‌خواد زندگی مشترکمون بهترین شکل ممکن باشه.

 

Jimmy: I know, but your mother has a really sharp tongue and she doesn’t hold back. She butts in whenever I am trying to do something to tell me how to do it better.

جیمی: میدونم. ولی مامانت زبون تیزی داره و کوتاه نمیاد. هر کاری که من می‌خوام انجام بدم اون دخالت بیجا می‌کنه که بهم بگه چطوری اون کار رو بهتر انجامش بدم

 

 

نکته: اصطلاح  sharp tongue  همون اصطلاحی است که ما در فارسی داریم. یعنی زبان تیز داشتن.

نکته: عبارت hold back  به معنی جلوگیری کردن، خود داری کردن و کوتاه آمدن است.

نکته: فعل عبارتی butt in  به معنی فضولی کردن و دخالت بیجا کردن می‌باشد.

 

Selena: Just like your mother, she’s only trying to help.

سلینا: اونم دقیقا مثل مامان تو سعی داره که کمک کنه.

 

Jimmy: With her constant sarcastic comments?

جیمی: با نظرات کنایه‌آمیز دائمش؟

 

 

نکته: صفت sarcastic  به معنای کنایه‌آمیز و طعنه‌آمیز است.

 

Selena: That’s just her sense of humor. she doesn’t mean anything by it. She likes you.

سلینا: این از حس شوخ طبعیشه. منظوری از این حرفا نداره. اون دوستت داره.

 

 

نکته: عبارت sense of humor  به معنی حس شوخ طبعی است.

 

Jimmy: She has a strange way of showing it.

جیمی: اون روش عجیبی واسه نشون دادنش (نشون دادن دوست داشتنش) داره.

 

Selena: All of this talk about mother -in- law is getting our blood up. At this rate, we won’t be able to follow the best piece of marriage advice we’ve recieve so far.

سلینا: همه‌ی این صحبت‌ها در مورد مادر زن و مادر شوهر باعث می‌شه عصبی شیم. در این لحظه، نمی‌تونیم بهترین توصیه‌های ازدواجی رو که تا الان گرفتیم رو دنبال کنیم (عملی کنیم).

 

 

نکته: اصطلاح get our boold up  به معنی عصبی شدن و مترادف با اصطلاح  get angry  می‌باشد.

 

Jimmy: Which was?

جیمی: کدوم یکی؟

 

Selena: Don’t go to bed angry.

سلینا: اینکه با عصبانیت نری بخوابی.

 

Jimmy: Who’s angry?

جیمی: کی عصبیه؟

 


 

خوب دوستان به پایان سری سوم از سری مکالمات موضوعی سایت رسیدیم.

امیدواریم که این نوع مکالمات براتون مفید بوده باشه. چندین بار به پادکست مربوطه برای یادگیری عمیق و نشستن در ذهنتون گوش کنید.

منتظر پادکست‌ها و مطالب آموزشی بعدی باشید.

موفق باشید.

اشتراک در
اطلاع از
guest
لطفا نام و نام خانوادگی خود را در کادر وارد نمایید.
لطفا ایمیل خود را وارد نمایید.

0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام دیدگاه‌ها
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ارسال به ایمیل
https://hexpod.ir/?p=997