0

سبد خرید

0
جمع کل: ۰ تومان
هیچ محصولی در سبدخرید نیست.
مواردی که در سبد خود قرار داده اید در این قسمت می توانید تسویه نمایید.
جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.

اصطلاحات Black Lies و White Lies

اصطلاح زبان انگلیسی - Idioms - Black lies and White lies

همراهان گرامی، چنانچه از مطالب و مقالات آموزشی سایت هگزپاد رضایت دارید، می‌توانید از طریق لینک زیر با حمایت‌های مالی خود ما را در جهت توسعۀ این مسیر یاری نمایید.

Donate

با سلام خدمت بازدیدکنندگان عزیز سایت هگزپاد،

امروز با معرفی دو اصطلاح پرکاربرد در زبان انگلیسی در مورد دروغگویی همراه شما هستیم.

در این بخش دو اصطلاح black lies و white lies را به صورت مختصر با مثال توضیح داده و سپس برای درک بهتر معانی و کاربرد این دو اصطلاح، آن‌ها را در قالب دو مکالمه ارائه می‌دهیم.

برای مشاهده‌ی اصطلاحات بیشتر اینجا کلیک کنید.


اصطلاح انگلیسی White Lie

 

 

در دیکشنری Merriam Webster، اصطلاح انگلیسی white lie این‌گونه تعریف شده است:

 

“A lie about a small or unimportant matter that someone tells to avoid hurting another person.”

که به معنای دروغ کوچک و کم‌اهمیتی است که برای جلوگیری از ناراحت کردن کسی استفاده می‌شود. معادل فارسی این عبارت «دروغ مصلحتی» می‌باشد.

 

e.g.: He told a (little) white lie as his excuse for missing the party.

مثال: او برای بهانه‌ی مهمانی نرفتنش دروغ مصلحتی کوچکی گفت.

 

در ادامه کاربرد این اصطلاح را در مکالمه‌ی زیر مشاهده کنید:

 

 

    A Bizarre Hairstyle

 

 

اصطلاح زبان انگلیسی - Idioms - White Lie
اصطلاح زبان انگلیسی – Idioms – White Lie

Leo: It’s a great party. Isn’t it?

لئو: مهمونی خیلی خوبیه. مگه نه؟

 

Anna: Yeah. Everyone’s here. Did you see Jessica?

آنا: آره. همه اینجان. جسیکا رو دیدی؟

 

Leo: Oh! I can see here right now. She is sitting over there talking to host.

لئو: الان می‌تونم ببینمش. اونجا نشسته و داره با میزبان صحبت می‌کنه.

 

Anna: What do you think about her new haircut?

آنا: نظرت در مورد مدل موی جدیدش چیه؟

 

Leo: It’s bizarre.

لئو: عجیب و غریبه!

 

Anna: Her hair is so ugly and doesn’t suit her at all. I like a bald head better than this hairstyle.

آنا: موهاش خیلی زشته و اصلا بهش نمیاد. من یه سر کچل رو به این مدل مو ترجیح میدم.

 

Leo: Wait! She is coming toward us. Oh hey Jessica. What’s up?

لئو: صبر کن! او داره به سمت ما میاد. سلام جسیکا. چه خبر؟

 

Jessica: Hi guys. Everything’s good. I’m glad to see you here.

جسیکا: سلام بچه‌ها، همه چی خوبه. خوشحالم که اینجا می‌بینمتون.

 

Anna: Hey Jessica. we were talking about your new hairstyle. It’s so unique.

آنا: سلام جسیکا. داشتیم درمورد مدل موت صحبت می‌کردیم. فوق‌العاده‌س.

 

Jessica: Oh! thanks honey. You are so kind. Sorry guys my cousin is looking for me. I have to go now, but I’ll see you again.

جسیکا: ممنون عزیزم. خیلی لطف دارین. متاسفم بچه‌ها دختر عموم داره دنبالم می‌گرده. باید الان برم اما دوباره می‎بینمتون.

 

Anna: Ok. See you later.

آنا: باشه. بعدا می‌بینیمت.

 

Leo: Didn’t you say that you hate her new haircut? So why did you complain it?

لئو: مگه نگفتی از مدل موی جدیدش متنفری؟ پس چرا ازش تعریف کردی؟

 

Anna: Because she can’t grow her hair back and I didn’t want to hurt her feelings.

آنا: چون‌که او نمی‌تونه موهاش رو برگردونه و نخواستم دلش رو بشکنم.

 

Leo: It was tactful of you not to express your real opinion.

لئو: خیلی با ملاحظه‌ای که نظر واقعیت رو نگفتی.

 

نکته: برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد واژه tactful اینجاکلیک کنید.

 

 


 

اصطلاح انگلیسی Black Lie

 

دروغ سیاه یا همان black lie دروغی است که صرفاً برای منفعت شخصی گفته می‌شود. به مثال زیر توجه کنید:

e.g.: The president told lots of black lies and he didn’t keep his promises.

مثال: رئیس‌جمهور دروغ‌های (سیاه) زیادی گفت و به قول‌هایش عمل نکرد.

 

کاربرد این اصطلاح را در مکالمه زیر مشاهده کنید:

 

 

     A Fake Rolex

 

اصطلاح زبان انگلیسی - Idioms - Black Lie
اصطلاح زبان انگلیسی – Idioms – Black Lie

Alice : Why are you so angry, Mike? What’s wrong with you?

آلیس: چرا اینقدر عصبانی هستی مایک؟ مشکلت چیه؟

 

Mike: Do you remember the Rolex that I ordered from that local selling site  last week?

مایک: اون ساعت رولکسی که هفته‌ی گذشته از یک سایت فروش محلی سفارش دادم رو یادته؟

 

Alice: Yeah. What’s the matter?

آلیس: آره. مشکل چیه؟

 

Mike: It’s fake. They told black lies to sell their fake watches.

مایک: تقلبیه. اونا دروغ گفتن تا ساعت‌های تقلبی‌شان را بفروشن.

 

Alice: What? Are you serious? How did you find that out?

آلیس: چی؟ جدی می‌گی؟ از کجا فهمیدی؟

 

Mike: I went to Jia’s birthday party last night. I met a couple of her old friends and one of them was a rich guy who caused others to laugh at me by asking “Where did you get your fake watch?”

مایک: دیشب رفتم تولد جیا. چندتا از دوستای قدیمش رو دیدم و یکی از اونا پسر پولداری بود که با پرسیدن سوال «ساعت تقلبیت رو از کجا خریدی؟» باعث شد بقیه بهم بخندن.

 

Alice: Why do you believe a rude boy’s words?

آلیس: چرا حرف یک پسر بی‌ادب رو باور می‌کنی؟

 

Mike: Cause I showed it to an expert this morning and he approved that it’s fake. You see they told black lies to convince me in order to buy their trash.

مایک: چون‌ امروز به یک کارشناس ساعت نشونش دادم و تأیید کرد که ساعت تقلبیه. می‌بینی! اونا بهم دروغ گفتن تا متقاعدم کنن جنس بنجلشون رو بخرم.

 

 


 

امیدوارم این پست برایتان مفید وافع شده باشد. چنانچه پیشنهاد یا انتقادی دارید در قسمت نظرات بنویسید.

موفق باشید.

 

 

اشتراک در
اطلاع از
guest
لطفا نام و نام خانوادگی خود را در کادر وارد نمایید.
لطفا ایمیل خود را وارد نمایید.

0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام دیدگاه‌ها
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ارسال به ایمیل
https://hexpod.ir/?p=1201