0

سبد خرید

0
جمع کل: ۰ تومان
هیچ محصولی در سبدخرید نیست.
مواردی که در سبد خود قرار داده اید در این قسمت می توانید تسویه نمایید.
جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.

مکالمه موضوعی انگلیسی (سری 2)

مکالمه موضوعی انگلیسی

همراهان گرامی، چنانچه از مطالب و مقالات آموزشی سایت هگزپاد رضایت دارید، می‌توانید از طریق لینک زیر با حمایت‌های مالی خود ما را در جهت توسعۀ این مسیر یاری نمایید.

Donate

درود خدمت شما همراهان عزیز سایت هگزپاد، مرجع آموزش به صورت متن و پادکست.

با سری دوم مکالمات موضوعی در دو سطح مبتدی و متوسط در خدمت شما عزیزان هستیم. برای مشاهده‌ی مکالمه موضوعی زبان انگلیسی سری اول اینجا  کلیک کنید.

در هر سطح مکالمه ای در ارتباط با یک موضوع مجزا در یک مکان و یا شرایطی خاص برای شما عزیزان فراهم شده است. امیدواریم که دوست داشته باشید و از این بخش لذت ببرید.

برای یادگیری بهتر و درک بهتر، پادکست رو چندین بار گوش کنید و سعی کنید دیالوگ‌های رد و بدل شده بین افراد رو حفظ کنید تا بهتر ملکه ذهنتون بشه. با ما همراه باشید.

 


مکالمه موضوعی در سطح مبتدی

(visting a travel agent)

 

مکالمه موضوعی زبان انگلیسی - سطح مبتدی - Visiting a travel agent - English conversation
مکالمه موضوعی زبان انگلیسی – سطح مبتدی – Visiting a travel agent – English conversation

 

 

مکالمه ای که برای بخش مبتدی در نظر گرفته شده است، گفتگوی کوتاهی بین زنی به نام شارلوت و کارمند آژانس مسافرتی است. شارلوت قصد گرفتن کمک و راهنمایی برای برنامه‌ریزیِ یک سفر برای تعطیلاتش را دارد.

 

visting a travel agent

رفتن به آژانس مسافرتی

 

Charlotte: I need help planning my vacation.

شارلوت: من برای برنامه‌ریزی تعطیلاتم نیاز به کمک دارم

 

Agent: Sure, where would you like to go?

کارمند: حتما، کجا دوست دارید برید؟

 

Charlotte: I haven’t decided where to go yet.

شارلوت: هنوز تصمیمی نگرفتم که کجا برم.

 

نکته: ساختار جمله (have/has+past participle) زمان ماضی نقلی یا گذشته کامل است. past participle  همان اسم مفعولی یا شکل سوم فعل می‌باشد. شکل سوم فعل با اضافه کردن ed به آخر فعل‌های ساده و یا به صورت بی‌قاعده کاملا متفاوت با فعل اصلی می‌باشد.

حال کامل یا ماضی نقلی برای بیان عمل یا حالتی به کار می‌رود که در گذشته شروع شده و عمل یا اثر آن تا زمان حال یا آینده ادامه دارد. به عبارت دیگر، حال کامل گذشته را به حال متصل می‌کند.

 

Agent: Do uou enjoy warm or cold climates?

کارمند: از آب و هوای سرد خوشتون میاد یا گرم؟

 

Charlotte: I am thinking that I might enjoy a tropical climate.

شارلوت: من فکر می‌کنم که احتمالا آب و هوای گرمسیری (استوایی) رو دوست داشته باشم.

 

Agent: I have some brochures here that you might like to look at.

کارمند: من اینجا تعدادی بروشور دارم که ممکنه دوست داشته باشید نگاهی بهشون بندازید.

 

Charlotte: these look great.

شارلوت: اینا عالی به نظر می‌رسند.

 

Agent: Do you know how much you want to spend on this action?

کارمند: می‌دونید که چقدر می‌خواهید برای این سفر هزینه کنید؟

 

Charlotte: I have about 1500 dollars to spend on this trip.

شارلوت: من حدوداً 1500 دلار می‌خوام برای این سفر هزینه کنم.

 

Agent: well, take these brochures and get back to me when you want to make your reservations.

کارمند: خوبه، این بروشورها رو بگیرید و زمانی که خواستید رزرو انجام بدید پیش من برگردید.

 


 

مکالمه موضوعی در سطح متوسط

( problems getting along with family)

 

مکالمه موضوعی زبان انگلیسی - سطح مبتدی - Problems Getting Along with Family - English conversation
مکالمه موضوعی زبان انگلیسی – سطح مبتدی – Problems Getting Along with Family – English conversation

 

مکالمه‌ی انتخاب شده در سطح متوسط، گفتگویی بین دو دوست است. “اِما” در مورد مشکلات و بحث‌هایی که در خانواده‌اش است با دوستش “گابریل” درد و دل می‌کند.

 

problems getting along with family

مشکلات کنار آمدن با خانواده

 

?Gabriel: So you’re back from your mother’s birthday dinner. how was it

گابریل : پس تو از شام تولد مامانت برگشتی. چطور بود؟

 

Emma: same old, same old. it isn’t a family gathering without a major meltdown or blow up.

اما : مثل همیشه. یه دورهمی خونوادگی که بدون داد و بیداد و عصبانیت شدید نیست.

 

نکته: same old, same old به معنی همون همیشگی است. یعنی وضعیت تغییری نکرده و معمولا برای وضعیت بد و ناخوشایند به کار می‌رود.

نکته: melt down و blow up به معنی از کوره در رفتن و عصبانی شدن است.

Gabriel: Yikes, what happened?

گابریل: ای وای! چه اتفاقی افتاد؟

 

نکته: Yikes ندای آوایی که به خاطر تعجب تولید می‌شود.

 

Emma: You know how it is. it starts out with bickering and somebody taking offense at some slight or dig , or bringing up some old grievance.

اما: می‌دونی که چطوریه. این قضیه با یه مشاجره شروع میشه و یکی در مورد چیزهای کم‌اهمیت دلخور میشه و یا گله و شکایت‌های قدیمی رو مطرح می‌کنه. 

 

 

نکته: کلمه bicker  به معنای جر و  بحث کردن و بگو مگو کردن است.
کلمه  take offense  به معنی دلخور شدن و یا برخوردن به کسی می‌باشد.
کلمه slight به معنای جزئی و کم‌اهمیت است.

 

Gabriel: Well, that happens in most families.

گابریل: خب این اتفاق توی اکثر خونواده‌ها پیش میاد.

 

Emma: Yeah, but in mine, they often turn into screaming matches. we all raise our voices and somebody always storms out.

اما: آره اما توی خونواده‌ی من اغلب این دعواها به مسابقه داد و فریاد تبدیل میشه. ما همه صدامونو بالا می‌بریم و یکی همیشه با عصبانیت اونجا رو ترک می‌کنه.

 

 

نکته: عبارت screaming match را برای جر و بحث‌های پر سر و صدا به کار می‌برند که هم‌معنی با  loud argument  می‌باشد.

نکته: فعل عبارتی storm out به این معنی است که یک شخص از کوره در می‌رود و با عصبانیت آن مکان را ترک می‌کند.

 

Gabriel: Even at your mother’s birthday dinner?

گابریل: حتی موقع شام تولد مادرت؟

 

Emma: The occasion doesn’t matter. my mother tries to be the peacemaker, but it doesn’t take much for tempares to flare.

گابریل : مناسبتش اهمیت نداره. مادرم همیشه سعی می‌کنه صلح ایجاد کنه اما طولی نمی‌کشه که شعله‌های خشمشون طغیان کنه و از کوره در برن.

 

 

نکته: peacemaker به کسی گفته می‌شود که در حین دعوا در صدد ایجاد صلح بین طرفین دعوا باشد .

نکته: tempers to flare برای افرادی استفاده می‌شود  که سریع عصبانی می‌شوند و از کوره در می‌روند.

 

Gabriel: That never happens in my family.

گابریل: این اتفاق توی خونواده من هیچ وقت پیش نیومده .

 

Emma: What? your family doesn’t fight when it gets together?

اما: چی؟ یعنی خوانوادت وقتی دور هم جمع میشن دعوا نمی‌کنن؟

 

Gabriel: No, we try to sweep thing under the rug and put on a brave face.

گابریل: نه ما سعی می‌کنیم که یه سری چیزها رو نادیده بگیریم و طوری رفتار کنیم که انگار اتفاقی نیفتاده.

 

 

نکته:  عبارت to sweep somethings undfer the rug به معنی نادیده گرفتن است و در اصطلاح خود را به کوچه علی چپ زدن و بیخیال شدن می‌باشد.

نکته:  اصطلاح put on a brave face زمانی به کار می‌رود که بخواهیم وانمود کنیم که اتفاقی نیفتاده و قوی‌تر از این حرفا هستیم. در اصطلاح بیدی نیستیم که با این بادها بلرزیم.

 

*    برای درک بهتر این اصطلاح (idiom)  میتونید به این صفحه مراجعه کنید و توضیحات و مثال‌های بیشتر را ببینید.

 

Emma: What happens when you get mad at eachother?

اما: پس چیکار می‌کنید وقتی از یکی عصبانی میشین؟

 

Gabriel: Nothing.

گابریل: هیچی.

 

Emma: What do you mean nothing?

اما: منظورت چیه که هیچی؟

 

Gabriel: A lot of our family meals are eaten in stony silence.

گابریل: بیشتر وعده‌های غذایی ما توی سکوت محض خورده میشه.

 

 

نکته: عبارت stony silence به معنی سکوت محض است.

 

Emma: wow, I think I prefer our knock- down, drag-out fights!

اما: واو، من فکر می‌کنم که دعواهای شدید و طولانی خودمون رو ترجیح میدم.

 

 

نکته: knock out و drag out در اینجا برای مشاجره و دعواهای شدید و طولانی به کار می‌رود.

 


 

دوستان زبان دوست عزیز، امیدوارم این بخش از مکالمه موضوعی براتون مفید بوده باشه . نظرات و پیشنهادات خود را برای ما کامنت کنید. برای مشاهده مکالمات موضوعی بیشتر اینجاکلیک کنید.

همراه ما باشید.

اشتراک در
اطلاع از
guest
لطفا نام و نام خانوادگی خود را در کادر وارد نمایید.
لطفا ایمیل خود را وارد نمایید.

0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده تمام دیدگاه‌ها
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ارسال به ایمیل
https://hexpod.ir/?p=952